رستا ناصری
رستا ناصری
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

مرور نامه

دیدم همه دارین می‌نویسین... گفتم منم بنویسم خب!

راستش دارم یک پستی می‌نویسم برای عید که توش کلی موضوع هست. می‌خواستم یکی از این موضوعات همین مرور نامه باشه ولی گفتم حالا کو تا اون موقع! تا اون موقع از مد میوفته.(??) (همون طور که خیلی موضوعات دیگه افتادن)

پست اصلی:
https://virgool.io/@Masih370/%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-fthi2jderfwd
پست‌های دیگه از دیگران با موضوع مرور نامه:
https://virgool.io/@fatemehkhodadadi45/%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-lscxqarifpcw
https://virgool.io/@m_73704624/%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-pr6nrjzif6i2
https://virgool.io/@allis/%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-znlzoqggvqwn
https://virgool.io/@MiyaS2021/%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%DB%8C%D9%87-%DA%86%DB%8C%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D9%87-bon8qytugjcw
https://virgool.io/@naznin407gh/%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B4-%D9%85%D8%B3%DB%8C%D8%AD-fsptuxzc3vo8
https://virgool.io/@hoda.k/%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%87%D9%8F%D8%AF-%D9%87%D9%8F%D8%AF%D9%90-%D8%B5%D8%A8%D8%A7-b0kresvk9zzj
https://virgool.io/Anjomandostan/%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-vipw6hxd4nq3
https://virgool.io/@tinameshkat84/%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-tbwldql3lenb

اگه کسی رو جا انداختم دیگه به بزرگی خودتون ببخشید و بیاید تو کامنتا بگید تا اضافش کنم(:

دقت کردید همه‌ی این پست‌ها یک هدف با موضوع «کتاب خوندن» دارن؟
انگاری هممون از کتاب خوندن عقب افتادیم...

دقت کردین همه کسایی که تا الان (اون موقع که نوشته بودم واقعا بود ولی الان نیست) توی چالش شرکت کردن (غیر مسیح) دخترن؟! جل‌الخالق!


O.O
O.O




نم‌دونم (غلط املایی یا تایپی نیست) درباره‌ی این چند ماه اخیر چه توضیحی بدم. خیلی کار بدردبخوری نکردم. خیلی کار خفنی نکردم. اصلا کاری نکردم!

اونقدری که شما می‌گید درس خوندید و از این کارا، هم نکردم. من فقط یک پنجمی هستم.

ولی نه یک پنجمی عادی...

توی این چند ماه اخیر، خیلی چیزها تغییر کرد. خیلی چیزها، از جمله من.

دلم می‌خواد براتون بنویسیم که چه‌ اتفاق‌ها که برام نیوفتاد، چه فکرا که نکردم.

ولی اینجا جاش نیست.

مخصوصا توی این اکانت.



تصمیم‌هایی که گرفتم زیادن. از اهدف سم (Sam) توی کتاب چطوری تا همیشه زنده باشی هم بیشتره...

مسخرن.

ولی بدون شک، بدردبخور هستند. اونم بدردبخور برای ادامه‌ی حیات!

  • هر روز با نرم‌افزاری که روی آی‌پد پدرم دارم ورزش کنم. (Teen Workout)
  • هر جوری که شده ایده‌ای که ماه‌هاست درگیرشم رو بنویسم.
  • برای کار بالایی، یک تمرین دارم. تمرینم رو می‌خوام خیلی جدی بگیرم و روزی حداقل ۶ صفحه تمرینم رو انجام بدم. البته این تمرین خودش می‌تونه تصمیم بزرگی باشه.
  • فولدرهای کامپیوترم رو مرتب کنم.
  • فولدرهای مغزم رو مرتب کنم(!)
  • پست‌های خیلی خیلی قدیمیم رو ویرایش کنم. (توروخدا ببخشید اینقدر مزخرفن...)
  • تا از این خونه نرفتیم به اتاقم روح بدم.
  • کلی سریال ببینم. کلیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
  • کتاب‌هایی که دارم رو تا سنم ازشون نگذشته تموم کنم.
  • کلی مجموعه (مثل نجات ارداس.،اسکارلت و آیوی، آرتیمیس فاول... ) بخونم.
  • داستان‌خودکارها رو تموم کنم. (خدمت کسایی که با داستان‌خودکارها آشنایی ندارن باید عرض بکنم که:«داستان خودکارها داستانیه که من ۱ سال و نیم پیش شروع کردم. این داستان جرقیه‌ی اول نوشتن من بود. برای کلاس فارسی می‌نوشتم. ولی بعد انگیزم رو از دست دادم و ولش کردم.» )
  • پیانو رو دوباره یاد بگیرم... دیگه هیچ امیدی برای به یاد آوردن ندارم... اون ۲ سال تمرین به باد رفت... و من دوباره باید یاد بگیرم... این باید رو خودم برای خودم مشخص کردم... مشخص کردم چون دلم می‌خواد یه چیزی بلد باشم... یه چیزی غیر از نوشتن افکار کابوسیم... یه چیزی که به درد بخوره... یه چیزی که حالم رو خوب بکنه... یه چیزی مثل زدن دوباره‌ی پیانو... فقط این دفعه با علاقه...
  • بخش‌های بردهای پینترستم رو کامل و مرتب کنم.
  • بسکتبال رو جدی ادامه بدم. البته بعید می‌دونم با این وضعیت کرونا این هدف عملی بشه، ولی برای بعدش امید دارم.
  • توی یک کتاب‌فروشی کار‌آموزی کنم.
  • طراحی سایت رو قشنگ یاد بگیرم.
  • تایپوگرافی رو - خیلی خیلی قشنگ تر از اون بالایی - یاد بگیرم. براش حسابی وقت بزارم. (خیلی این یکی رو دوست می‌دارم)
  • نوشتن کلییییییییییی پست ویرگول که خیلی خیلی وقته ایدشون رو دارم ولی شروعشون نمی‌کنم!
  • دلم می‌خواد تا تولدم (۱ فروردین) (خب چه کاری بود می‌گفتی عید /: ) دیگه این قضایا و فکرا جمع بشه...
    دلم می‌خواد تولدم که شد دیگه بهش فکر نکنم... (.. .. ... ....) مغزم از این لحاظ راحت باشه... دیگه بهش فکر نکنه... فقط بس کنه
  • .. ........ .... . ............ ... (مگه می‌شه زبان سانسوری، توی این پست هم وارد نشه؟! مثل زبون مادریه منه‌هاا??)

ولی در کل مهم‌ترین تصمیمم:«نوشتن جدی» هستش... شاید، فقط شاید، بتونم از بین این افکار نویسی‌ها یه چیز درست و حسابی در بیارم... یه چیزی که بتونم اسمش رو بزارم «اثر» و بهش افتخار کنم.

نمی‌خوام این پست رو از لحاظ مهتوا ویرایش کنم. چون این اهداف الان من (بهمن ۹۹) هستش و ممکنه چند هفته‌ی دیگه اهداف من نباشن...

مرور نامهمرورنامهاهدافهدفتصمیم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید