ریحانه شفیق·۱۷ روز پیشسوگ پاییزیامسال روزهای پایانی شهریور برایم رنگ و بوی رفتن و ترک کردن داشت. هر روز به این فکر میکردم که از دست دادنی در راه است. برگهای درختان هم در…
ریحانه شفیق·۱ ماه پیشمنم نمیتونم بنویسم!سروش صحت میگه وقتی کلمه و جمله ندارین هم بنویسین. بنویسین من نمیتونم بنویسم. منم همینطور منم نمیتونم بنویسم.دیشب به سودای نوشتن و خالی کردن…
ریحانه شفیق·۵ سال پیشبرفک کرونا به جان ذهن ما افتاد!روزانه حوادث مختلفی مثل تصادفات جادهای، وقایع طبیعی مثل سیل و زلزله و طوفان و... جان برخی افراد را میگیرد، برخی هم بر اثر کهولت سن و ضعف…
ریحانه شفیق·۵ سال پیشسردرگمیروزها و لحظههای متمادی در این فکر بودم و هستم که راه درست کدام است؟ حق کدام است؟ باطل کدام است؟ درست و غلط چیست؟ ظالم کیست و مظلوم کیست؟ و…
ریحانه شفیق·۵ سال پیشحافظ سکوت را شکست!سکوتی طولانی به اندازهتکتک شبهای پاییزی کشدار و کسلکننده و ملالآور، تمام وجودم را فرا گرفتهبود، درست از اول آبان. نادیده گرفتمش و جور…
ریحانه شفیقدرکیبوردی برای آزادی·۵ سال پیشفیلم هانا آرنت و برداشتی شخصی از عبارت "ابتذال شر"هانا آرنتفیلم هانا آرنت، تولید سال 2012، به بخش مهمی از زندگی علمی-فلسفی یکی از فیلسوفان آلمانی برجستهی قرن، هانا آرنت پرداختهاست. در سال…
ریحانه شفیق·۵ سال پیشبیکلامروزها به چند دستهی نامساوی تقسیم میشوند:1) روزهایی که صبح که از خواب بیدار میشوی انگار که تمام دنیا همنوا باهم برای خوشحالی تو تلاش میک…
ریحانه شفیق·۵ سال پیشدر جستجوی خوشبختی!خوشبختی چیز عجیبی است، مفهومی مبهم، گیج کننده، گاهی خیلی نزدیک و دست یافتنی و گاهی احتمالا جایش آن طرف سیاره نوک کوه است، تکلیفش با خودش و…
ریحانه شفیق·۵ سال پیشقبل از یزد، بعد از یزدصبحانه خوردهنخورده به سمت یزد راه افتادیم، نزدیکای کاشان بودیم که نامجو میگفت: هر کدوم از ماها که دست به قلم ببریم و از زندگی توی تهران ب…