رفتار سازمانی چگونگی اداره یک سازمان را مشخص میکند، جایی که در یک صنعت خاص قرار میگیرد و آینده خود را در چه وضعیتی قرار میدهد. این موضوع بسیار مهم است، زیرا در هسته اصلی یک سازمان، منابع انسانی قرار دارد که رفتار و تعاملات آنها در هر سطحی، نوع فعالیتها و فرایندهای سازمان را تعیین میکند، خواه آن شرکت خدمات درمانی را برای میلیونها نفر فراهم کند یا کالاهای خانگی را در یک فروشگاه عمومی کوچک بفروشد.
در این قسمت به تعریف رفتارسازمانی، چرایی وجود آن، اهمیت و اهداف آن، ویژگیهای رفتار سازمانی، اخلاق و رفتار سازمانی و در کل مدیریت رفتار سازمانی پرداختهشده است. بهمنظور شناسایی بهتر رفتار سازمانی، بهتر است آن را در سطح فردی، گروهی و سازمانی و رهبری موردبررسی قرارداد.
رفتار سازمانی یک زمینه مطالعه نسبتاً جدید، میانرشتهای است. اگرچه مبانی آن بیشتر از علوم روانشناختی و جامعهشناسی نتیجه میگیرد، اما برای بصیرت به سایر زمینههای علمی نیز نگاه میکند.
یکی از دلایل اصلی این رویکرد میانرشتهای این است که زمینه رفتار سازمانی شامل چندین سطح تحلیل است که برای درک رفتار درون سازمانها ضروری است؛ زیرا افراد بهصورت انزوا عمل نمیکنند. یعنی نیروها در محیط خود تأثیر میگذارند و تحت تأثیر محیط خود نیز قرار میگیرند.
۱ مبانی رفتار سازمانی در سطح فردی
در سطح فردی تحلیل، رفتار سازمانی شامل مطالعه یادگیری، ادراک، خلاقیت، انگیزه، شخصیت، گردش مالی، عملکرد وظیفه، رفتار مشارکتی، رفتار انحرافی، اخلاق و شناخت است. در این سطح از تحلیل، رفتار سازمانی بهشدت بر روانشناسی، مهندسی و پزشکی متمرکز میشود.
علاوه بر این، مبانی رفتار سازمانی شامل مطالعه گردش مالی، عملکرد و ارزیابی کارها، رفتار هماهنگ، رفتار انحرافی کار، اخلاق و شناخت نیز میشود. بهعنوانمثال نیرویی با عنوان کارورزی به یک شرکت میپیوندد و برای یادگیری چیزهای جدید، با گذشت زمان و ارتقاء نگرش و پست سازمانی، نسبت به کارورزان خود بیتفاوت و بیمسئولیت میشود. این یک نمونه خوب از سطح تجزیهوتحلیل فردی است.
۲ مبانی رفتار سازمانی در سطح گروهی
در سطح تجزیهوتحلیل گروهی، رفتار سازمانی شامل مطالعه پویایی گروهی، درگیری و انسجام درونگروهی، رهبری، قدرت، هنجارها، ارتباطات بین فردی، شبکهها و نقشها است. در این سطح از تحلیل، رفتار سازمانی علوم جامعهشناختی و روانشناختی اجتماعی درگیر میشوند. در سطح تجزیهوتحلیل گروهی، رفتار سازمانی شامل مطالعه موقعیت گروهی، مشاجره درونگروهی و بین گروهی و دلبستگی است.
این سطح بیشتر به مطالعه رهبری، قدرت، هنجارها، ارتباطات بین فردی، شبکهها و نقشها مرتبط است. نمونهای از این سطح شرکتی است که تصمیم میگیرد که به کارگران خود جایزه دهد زیرا درواقع روی یک پروژه خاص بسیار سخت کارکردهاند.
۳ مبانی رفتار سازمانی در سطح سازمانی
در سطح سازمانی تجزیهوتحلیل، رفتار سازمانی شامل مطالعه مباحثی مانند فرهنگسازمانی، ساختار سازمانی، تنوع فرهنگی، همکاری و هماهنگی بین سازمانی و تعارض، تغییر، فناوری و نیروهای محیطی خارجی است. در این سطح از تحلیل، رفتار سازمانی بر انسانشناسی، جامعهشناسی و علوم سیاسی متمرکز میشود.
سایر زمینههای مطالعاتی که موردتوجه رفتار سازمانی قرارگرفتهاند، ارگونومی، آمار و روانسنجی هستند. تعدادی از روندهای مهم در مطالعه رفتار سازمانی، محور تلاشهای تحقیقاتی است. اول، انواع مطالعات پژوهشی مباحثی را در سطح گروهی تجزیهوتحلیل و نه بهطور انحصاری در سطح فردی تحلیل موردبررسی قرار داده است.
بهعنوانمثال، درحالیکه توانمندسازی تا حد زیادی بهعنوان یک ساختار انگیزشی در سطح فردی موردبررسی قرارگرفته است، محققان شروع به مطالعه توانمندسازی تیم بهعنوان ابزاری برای درک تفاوتها در عملکرد گروه کردهاند. تحقیقات مشابه در بالا بردن سطح تحلیل ویژگیهای شخصیتی و رفتارهای مشارکتی از سطح فردی به سطح گروه متمرکزشده است.
روند تحقیق دیگر ، افزایش تمرکز بر شخصیت بهعنوان عاملی در عملکرد فردی و گروهی را موردبررسی قرار میدهد. این ناشی از حرکت به سمت طراحی سازمانهای ارگانیکتر، افزایش طول نظارت بر کنترل و طراحیهای مستقلتر کار است. همه این عوامل بهمنظور افزایش نقشی که شخصیت بهعنوان تعیینکننده پیامدهایی مانند استرس، رفتار مشارکتی یا انحرافی و عملکرد ایفا میکند، مؤثرند.
خصوصیات شخصیتی که مربوط به انعطافپذیری، سرسختی در برابر استرس و ابتکار شخصی است نیز موضوع تحقیقات قرارگرفته شده است. نمونههایی از این خصوصیات شخصیتی عبارتاند از گرایش به فردگرایی یا جمعگرایی، خود نظارتی، باز بودن نسبت به تجارب و شخصیتی فعال است. اشکال رفتاری که ماهیت سازنده و تغییر گرا دارند نیز موردبررسی قرار میگیرد.
این اشکال رفتاری از نظر ماهیت فعال هستند و برای بهبود شرایط در سطح فرد، گروه یا سازمان عمل میکنند. نمونههایی از این رفتارها شامل ارائه مسئله، ابتکار عمل، ارتباطات سازنده تغییر گرا، نوآوری و جامعهپذیری فعال است.
سایر مباحث موردعلاقه در زمینه رفتار سازمانی شامل میزان محدودیت نظریههای رفتار، تصمیمگیری غیراخلاقی، خود مدیریت و خود رهبری و تضاد کار و خانواده است.
برای درک واضح در مورد موضوع و جلوگیری از هر نوع سردرگمی، به یک نمونه در سطوح مختلف نگاه کنیم و سعی کنیم آن را تجزیهوتحلیل کنیم. برای مثال علی به موسیقی علاقه دارد و احساس میکند که میتواند در این زمینه بهتر عمل کند.
درحالیکه والدینش او را مجبور به دنبال شغل خود بهعنوان مهندس نرمافزار میکنند، زیرا مطابق تصور پدر وی شغل نرمافزاری پرداخت خوبی داشته و آینده بهتری را برای فرزند آنها رقم میزند. در این حالت، میبینیم که علی و پدرش اختلافنظر دارند، ازاینرو این مورد در سطح تحلیل فردی است.
در ادامه این مثال، اگر علی از دوستان خود دراینباره یاری بخواهد، دوستانش از او حمایت میکنند، زیرا آنها با همان طرز فکر، از ایده پیروی از رؤیاهای خود، تلاش و رسیدن به هدف خود پشتیبانی میکنند. در همین حال، حلقه دوستان پدر علی ممکن است ایده او را دنبال کند که آواز را بهعنوان یک کار بیهوده و از تصمیم پدرش برای انتخاب یک نرمافزار حمایت کتند. در اینجا ما دو گروه مختلف از افراد با ایدئولوژیهای متناقض را میبینیم، این مورد به یک مورد از سطح تجزیهوتحلیل گروهی تبدیل میشود.
حالا فکر کنید مجموعهای از این گروها در یک مکان برای مثال باشگاه بیلیارد جمع شوند. این باشگاه نقش سازمان را ایفا کرده که گروههای مختلف در آن عضو هستند. بنابراین در چنین سازمانی مهمترین کار این است که تحلیل را از سطح فردی یعنی علی و پدرش شروع کنیم تا به سطوح گروه و بعد سازمان برسیم تا بتوانیم بهترین رفتار را در برابر فرد، گروه و سازمان بروز دهیم.
پس اولین کار این است که رفتار فردی واکاوی و شناسایی شود تا بتوان از جز بهکل سازمان دستیافت.
پایان قسمت اول.....