آیا تابه حال در محیط کار خود با مدیرانی رویرو شده اید که بسیارلجباز یا به عبارتی بد هستند؟
داشتن اینچنین مدیرانی بسیار ناخوشایند است.شاید بسیاری از ما در محیط هایی کار کرده ایم که مدیران با افراد زیر دست خود رفتار بد و ناشایستی داسته اند، به راحتی عصبانی میشوند و دادو فریاد به راه می اندازند یا بدتر از اینها تمامی دستاوردهای کارکنان را به نام خود تمام میکنند.
اما در مقابل این چنین مدیرانی چگونه باید برخورد و عمل کرد؟
در ادامه به چند روش برای حل و مقابله با این مشکل میپردازیم.
احتمال دارد رفتار مدیران بد ریشه در حقایقی پنهان داشته باشد، پس بهتر است با این فرد همدردی کنید و خود را جای او قرار دهید و مستقیما وارد واکنش نشوید(راهکار این مساله در سایر نوشته ها در مورد خودکاوی موجود میباشد).
پایین بودن هوش هیجانی یکی از دلایلی است که مدیران بد بواسطه آن، رفتار سرد و غیر منصفانه ای از خود نشان میدهند.بخاطر این چنین رفتاری از آنها ناراحت نشویدو سعی کنید رفتاری را در پیش بگیرید که همراهی و همدری تان با او را نشان دهد.
شاید نتوانیم در رفتار مدیران بد تغیری ایجاد کنیم اما با کنترل رفتار خود میتوانیم اوضاع را تغییر و بهبود ببخشیم.
مراقبت از روح و جسم خود در چنین شرایطی بسیار ضروری و واجب است.با خود صحبت کنید به خودتان بگویید قرار نیست تا آخر عمرتان این شرایط را تحمل کنیم و این شرایط تغییر خواهد کرد.
در بیرون از کار بدنبال فعالیت ها و برنامه های شاد و مفرح باشید، پارک بروید، سینما، حتما ورزش کنید حتی اگر زمان آن کوتاه باشدو ......،چون چنین فعالیت های نشاط آوری ، باعث آرامش شما و افزایش توانایی شما برای زندگی میشود.
اگر شما مدیری دارید که در هر ساعتی از شبانه روز به خودش اجازه میدهد که با شما تماس بگیرو و از شما انتظار دارد مثلا، سفر خود را لغو کنید بخاطر شرکت در یک جلسه، حتما باید برای او حد و مرزهایی تعیین کنید.
یکی از این روش ها یا بهترین آن گفتن "نه"است.بعنوان مثال اگر از شما در خواست کاری میشود و سرتان شلوغ است، بدون تعارف به مدیر خود بگویید که از بابت انتخاب شما برای انجام آن کار بسیار خوشحال هستید،اما در حال حاظر سرتان بسیار شلوغ است و اطمینان دارید شخصی بهتر از شما آن کار را انجام خواهد داد.
برای زمانهایی و موقعیت هایی که از شما خواسته میشود بیش از حد وظایفتان و یا در زمانی نامناسب دارند، هم توضیحاتی از قبل آماده داشته باشید، مثلا بگویید برنامه ی خانوادگی دارید که حنما باید به آن رسیدگی شود و زمان کافی ندارید و اگرهم توانایی نه گفتن ندارید باید سریعا گزینه ی دیگری به مدیر پیشنهاد دهید. مثلا بگویید که روز جمعه انجام نخواهید داد ولی تا شنبه عصر کار مربوطه را انجام میدهید.
نظرات خود را درباره ی وضعیت کاریتان با صدای رسا به گوش مدیران ارشد و مدیریت سازمان و بخش منابع انسانی برسانید.
نگذارید دلخوریتان درباره کارتان مثلا بیش از حد کارکردنتان و به اندازه کافی تقدیر نشدن از شما و... تا آخرین زمانی که در مجموعه هستید در دلتان باقی بماند. با مدیرتان صحبت کنید، درباره نگرانیها و مشکلاتتان بگویید. با او درباره احساستان در محیط کار صحبت کنید و بازخورد بدهید، حتی اگر مدیرتان بی توجهی کرد شما نا امید نشوید و به تلاشتان برای بهبود اوضاع ادامه دهید.
اگر تمام این روش ها به نتیجه نرسید ، و امکان تحمل شرایط نبود ، باید بدنبال تغییرات اساسی باشید.مثلا پستتان را در آن سازمان تغییر دهید یا حتی بدنبال عوض کردن محل کارتان باشید.خود اشتغالی یا راه اندازی کسب و کار هم گزسنه ای است که میتوانید به آن فکر کنید.
یادتان باشد "به هیچ وجه" سلامتتان را بخاطر یک مدیر بد و محیط کار مسموم به خطر نیندازید.
یادتاب باشد که ما مشاغل را ترک نمیکنیم بلکه در حال ترک مدیران بد هستیم.
چون این حق تمامی ما است که با افراد و مدیرانی کار کنیم که انگیزه بخش هستند و شیوه ی "رهبری و ایجاد انگیزه" در کارکنان را بخوبی بلد هستند.
پایان...........
