ویرگول
ورودثبت نام
روح الشرق?
روح الشرق?
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

برای محیا...

نمیدونم

4سال قبل

این موقع

داشتیم چیکار میکردیم

خواب بودیم

به هم پیام میدادیم

شایدم تو داشتی درس میخوندی و من غرق یکی از کتابام بودم

اخه همیشه نمره هات از من بهتر بود

ریاضیتو 20 نمیشدی، از 18 کمترم نبودی

تو تو همه چی از من بهتر بودی

حتی تو باشگاه

اخلاقت بهتر بود

قشنگ تر بودی

مهربون تر بودی

کسی بودی که هرکسی دوست داشت جای بچه ش باشی

ولی من همیشه اون بداخلاقه بودم

اون که هی غر میزنه

اعصاب نداره

همیشه گشنه س

همیشه خوابش میاد

هیچ وقت تو ریاضی نمره ی خوبی نگرفته

اصلا هم اجتماعی نیست

ولی تو! منو با تموم این عیبا دوست داشتی

میدونی

من تو رو مقصر میدونم

مقصر خیلی از مشکلاتم

تو مقصری

تو توقع منو از آدمای دور و برم بالا بردی

انقد بالا که دیگه نمیتونم پایینو نگاه کنم

وقتی هم که نگاه میکنم،

یهو سقوط میکنم تو عمق بی اعتمادی...

تو همیشه بودی

همه جوره بودی

حتی منو بهتر از خودم میشناختی

میدونستی کِی دلم میخواد گریه کنم

کی دلم میخواد از شدت خوشحالی تو بغلم فشارت بدم

هیچ وقت پشتم بد نگفتی

هیچ وقت وسط حال و روز مزخرفم ولم نکردی

هیچ وقت تنهایی خوشحالی نکردی

هیچ وقت تنهایی تولد نگرفتی:)....

ولی من دلم برات تنگ شده

دوست دارم فقط یبار دیگه م که شده

بشینم کنارت

تکیه کنم بهت

فقط باشی و به صدای نفس کشیدنت گوش بدم

که چقد دلم تنگه که یبار دیگه بیام خونتون پیشت بخوابم

نصفه شب پاشم و از صدای نفسات مطمئن شم هستی

مطمئن شم که ولم نکردی

تنهام نذاشتی

ولی خب...

تنهام گذاشتی

تو خیلی دوری

تویی که هنوز برام بهترینی،

دیگه نیستی

و من هنوز دلتنگتم

دست به موهای رویا میکشم و تو رو تو ذهنم میارم

که پیشم نشستی و داری از روزی که گذروندی برام تعریف میکنی

منم سرمو گذاشتم رو پات و دارم از خنده میمیرم

ولی درستش این بود الان پیشم باشی

که وقتی آدما بهم ضربه میزنن؛

یه قدم بیام عقب و بخورم به تو و ببینم تو پشتم وایسادی

بهم لبخند میزنی

که ولشون کن بابا تو منو داری بقیه رو میخوای چیکار؟!

ولی من تو رو ندارم

من تو رو 4سال و 11ماه و 7روز پیش از دست دادم

و دیگه هیچ وقت ندیدمت

و حسرت خداحافظی کردن ازت رو دلم موند

حسرت هزارتا چیز دیگه هم...

شاید حتی حسرت اینکه ساده تر از دستت بدم

دلم برات تنگ شده. کاش بودی=)3>

۱۶/۱۰/۰۱

وقتدوستدلتنگیمنوتنهایی
همه چیز درست خواهدشد و شب تاریک نیز از چراغ ترک خورده عذر خواهد خواست... "سید علی صالحی"
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید