#فراگمان اول:
#آخرین_مافیا
دیوید با موهای جوگندمی و پراکنده و ریش بلندش تنها کنار دره سرسبز ایستاده بود و با یه سیگار برگ توی دستش به دوردست خیره شده بود. درهای که سالها پیش پدرش به پایین دره پرت شده بود و هیچوقت اثری از ماشین یا جسد پدرش پیدا نشده بود.
زاویه دید دیوید شهر ریو دو ژانیرو، محل زندگی آبا اجدادیش بود و اونروز شروع نقشه انتقام دیوید، آخرین مافیای شیشه ریو دو ژانیرو بود…