تعجب نکنین عنوانش درسته. آدمها باید بیقاعدهمندناک باشن. یعنی خلاق باشن و در بند دستورالعمل و پروتکلهای دستوپاگیر نباشن. هر نظام اداری برای کارکرد بهتر و رسیدن به اهدافش باید دارای ساختار اداری و اجرایی باشه و همه اعضاء با اجرای قوانین و اصول مشخص شده در اون ساختار رو پیش ببرن. ولی نباید خیلی به این چیزا توجه کرد. باید یه خورده ذهن رو فراتر از این حرفها برد. باید آزادتر بود و دنبال روشها و ایدههای تازه و نو . این کار به زندگی روح میده بهش جون میده و در دیگران هم اشتیاق ایجاد میکنه. درسته سخته، دردسر داره، ولی نتیجه این کار به دردسرش میارزه. مثل صعود از کوه میمونه؛ برای بالا رفتن باید زحمت کشید، سختی رو تحمل کرد، بر وسوسه تنبلی و عافیت طلبی غلبه کرد تا به قله رسید. و تا به قله نرسین نمیتونین درک کنین که یعنی چی. حرف افاقه نمیکنه باید خودتون انجامش بدین. اگه اهلش نیستین که هیچ همون پایین دوروبر دامنه گشتی بزنین و به خودتون سختی ندین. ولی اگه میخواین حیات بدین، روح بخش باشین و اهلی کنین آدمها رو و لذت رفتن به قله رو تجربه کنین، بیقاعدهمندناک باشین. خیلی خوشگلومزهست.