یک اقتصاد دان برجسته، انگلیسی آلمانی الاصل، به نام ارنست فردریک شوماخر اعتقاد داره که در تولید باید ابعاد انسانی رو رعایت کرد. او بر خلاف آدام اسمیت معتقده که نباید در روند تولید، لذت انسانی رو از کارگر گرفت. مثلن اگر قراره سنجاق قفلی تولید کنیم بهتره که کلش رو یک نفر تولید کنه و از این کار لذت بیشتری ببره تا این که هر قسمتش رو یک نفر به صورت کاملن ماشینی و خودکار بسازه و از حاصل کارش خبری نداشته باشه. از همین رو شوماخر بیشتر به کارگاه های کوچک در تولید معتقده تا کارخانه های عظیم و بسیار بزرگ. ممکنه در نگاه اول این حرف ها به نظر خنده دار بیاد؛ ولی یه خورده که بیشتر دقیق بشین، و اگه حوصله داشتین کتاب کوچک زیباست رو بخونین، شاید نظرتون تغییر کنه.
آیا واقعن کوچک زیباست؟ اونم در دوره ای که همه دنبال بزگتر شدن هستن و از انبوهی و بزرگی استقبال می کنن؟ راستش در این دوره هیچ کار کوچکی نمی تونه ادامه حیات بده می دونین چرا؟ چون بزرگا قورتش می دن. اصلن کسی از کار کوچیک استقبال نمی کنه. همه دنبال کارهای عظیم هستن و می خوان هر کاری رو به پروژه ای بزرگ تبدیل کنن.
آیا واقعن کوچک زیباست؟ از خودتون بپرسین و اگه موافق بودین حامی زیبایی باشین. حامی کوچک های زیبا.