نمیخواستم به پیام صوتی واتساپش پاسخ بدم، نه به قهر؛ فقط میخواستم متوجه بشه که وقتی چند بار زنگ زدم و پاسخی نداده وظیفه داره زنگ بزنه؛ ولی نتونستم. بنابراین در جواب پیام صوتیش براش چند سطر جواب نوشتم و بعد در یه پیام دیگه ازش گلایه کردم. گفت که اصلن یادش نمیاد و احتمالن خیلی درگیر بوده. در جوابش نوشتم" تو دوست خوب منی.آدم هر قدر هم گرفتار باشه وظیفه داره لابلای اون گرفتاری ها یه جایی باز کنه و جواب دوستش رو بده." و دوباره نوشت عذرخواهی منو بپذیرین، فقط همین. میدونم که برام احترام قائله، به سبک خودش به من علاقمنده و منو دوست خودش هم میدونه، ولی گاهی وقتا بعضی واکنشهاش عجیب و کمی برخورندهست. مدتهاست که متوجه شدم یه چیزهایی رو به یه شکل دیگهای درک میکنه ولی بازهم بعضی وقتها از دستش کمی دلخور میشم البته خیلی زود فراموش میکنم و میگم پسر خوبییه فقط دیجیتاله.
هم دورهایهای من در دانشکده سینما بعد از گذشت نزدیک به سی سال هنوز هم آخر هر فصل دور هم جمع میشن و چند ساعتی رو با هم میگذرونن. هر جور که باشه سعی میکنن این دورهمی رو حفظ کنن حتا با سه نفر و گاهی وقتها با دو نفر. و در این شرایط جدید هم به صورت واتساپی و تصویری دیدار تازه میکنن و کلی انرژی میگیرن از این رویداد چون به دیدن همدیگه احتیاج دارن. هم دورهای های من در دانشکده سینما آنالوگن.
دنیا ترکیبییه از چیزهای مختلف. تقریبن هیچ چیزی از بین نمیره و بیشتر چیزها از شکلی به شکل دیگه تبدیل میشن و گاهی وقتها هم دو چیز با هم ترکیب میشن و حاصل این ترکیب دلپذیرتر و پذیرفتنیتر به نظر میاد. به نظر میرسه که آدمهای دنیای دیجیتال و آدمهای دنیای آنالوگ هم نیاز دارن به شکلی ترکیبی به موجودیت دلپذیرتری برسن. دیجیتال نیاز و ضرورته و اگه با بعضی از ویژگیهای آنالوگ ترکیب بشه، منظورم در سطح روابط احتماعییه، دلپذیرتر میشه. در دنیای دیجیتال کاربر دوست بودن (user friendly) از ویژگیهای مهمه، این ایده ریشه آنالوگ داره و آدمهای دنیای دیجیتال باید این ایده رو به زندگیشون هم تعمیم بدن و خودشون هم به اهمیت دوستداشتنی بودن و مورد پسندِ دوست بودن توجه داشته باشن. همین.