سمیرا نظری (Samira Nazari)·۳ روز پیشاین روزها همه شدند روانشناس...میخواستیم یه آدمی باشیم، که وقتی تراپی های خودمون رو رفتیم بشیم یه آدم سالم شده که با کلی آدم ها قراره گل و بلبل صحبت کنیم اما انگار نه...ن…
سمیرا نظری (Samira Nazari)·۱ ماه پیشمن دخترم.... نباید باشم؟! یا نمی بودم؟ پس چرا الان هستم؟مگر قرار نبود، انسان ها برابر باشند؟مگر قرار نبود همه یکی باشند و یکی همه...؟مگر قرار نبود مادر در بطنش به مدت نه ماه موجودی را پرورش دهد ک…
سمیرا نظری (Samira Nazari)·۱ ماه پیشچه ها با جان خود دور از رخ جانان خود کردمچها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری غلط میگفت خود را کشت…
سمیرا نظری (Samira Nazari)·۱۰ ماه پیشبرای دخترم گندمگندمکم!اینکه آخرش چه میشود را نمی دانم...اینکه وقتی به دنیا بیایی اصلا من هستم یا نه نمی دانم؟! اما گندمک من، این روزها دارم با یک برهه ا…
سمیرا نظری (Samira Nazari)·۱۰ ماه پیشبرای تو که محتاج یک نگاه شاید که باشیکسی قرار نبود بیاید و بگوید که تو می توانی...فکر کن به تو بگویند که می توانی؟! آیا تو واقعا می توانی؟! نه لزومامیگفت امید این نیست که تو خو…
سمیرا نظری (Samira Nazari)·۱۰ ماه پیشسیاه چاله ی استقلالچشم هایش را که باز کرد، کله های را می دید که تا گردن در حلقومش جا خوش کرده بودند. صدایی نمی شنید فقط کله های بود که یکی در میان جایشان عو…
سمیرا نظری (Samira Nazari)·۲ سال پیشسفر در خوابسفر در خوابآدمیزاد یک بار به دنیا می آید اما در ھر جدایی یک بار تازه می میرد. مرگ دردی است که درمانش را با خود دارد، چون وقتی برسد دیگر درد…
سمیرا نظری (Samira Nazari)·۳ سال پیشآدمی شیر خام خورده است!راست گفته اند که چشم هم اعتباری ندارد.....