
اگر یک حقیقت وجود داشته باشد که رهبران و مدیران باید آن را بپذیرند، این است: بحران همیشه بخشی از مسیر است. هیچ سازمان یا شرکتی --حتی اگر بزرگترین برند دنیا باشد—از بحران در امان نیست. شاید شکل بحران تغییر کند: بحران مالی، تحریم، رکود اقتصادی، کرونا، یا حتی تغییر ناگهانی در تکنولوژی. اما اصل بحران همیشگی است.
سؤال اساسی این نیست که «آیا بحرانی رخ خواهد داد یا نه؟» بلکه این است: شما بهعنوان رهبر، در مواجهه با بحران چگونه واکنش نشان میدهید؟
اینجاست که مفهوم کلیدی «تابآوری» وارد میدان میشود. تابآوری (Resilience) یعنی توانایی بازگشت، بازسازی و حتی رشد بعد از ضربه. این همان ویژگی است که رهبران و مدیران بزرگ را از دیگران جدا میکند.
رهبری در روزهای آرام کار سختی نیست. شما بودجه دارید، تیم آرام است، و بازار رو به رشد. اما وقتی طوفان میآید، آنجاست که رهبر واقعی از مدیر عادی جدا میشود.
شما ممکن است بهترین برنامههای بازاریابی، فروش یا تولید را نوشته باشید، اما اگر سازمان و افرادتان تابآور نباشند، یک شوک ناگهانی همه چیز را نابود میکند.
کارکنان در بحران به شما نگاه میکنند. اگر شما آرام، مطمئن و مصمم باشید، آنها هم آرامش پیدا میکنند. اعتماد سازمان به رهبر، از همین نقطه شروع میشود.
شرکتهای بزرگی مثل اپل، آمازون یا حتی دیجیکالا در ایران، بسیاری از جهشهای خود را در دل بحرانها تجربه کردند. تابآوری یعنی اینکه به جای ترسیدن، فرصتها را در دل بحران ببینید.
تابآوری یک واژه مبهم نیست. میتوان آن را به چند بعد کلیدی تقسیم کرد:
رهبر اول باید خودش مقاوم باشد. یعنی توانایی مدیریت ذهن، کنترل احساسات، و حفظ انرژی در شرایط دشوار.
یک تیم منسجم که اعضایش به هم اعتماد دارند، در بحرانها بهتر عمل میکند. این اعتماد و همبستگی باید قبل از بحران ساخته شود.
سازمانی تابآور است که ساختارهای منعطف، فرهنگ یادگیری و قابلیت انطباق سریع با تغییرات داشته باشد.
گاهی بحران فقط یک شرکت یا صنعت را درگیر نمیکند، بلکه کل کشور یا منطقه را تحت تأثیر قرار میدهد. سازمانهایی که با شبکههای بزرگتر (دولت، صنعت، جامعه) ارتباط سازنده دارند، تابآورتر میشوند.
بازنویسی روایت ذهنی: تحریم یا رکود برای بسیاری از مدیران ایرانی تهدید بود، اما برای بنیانگذاران دیجیکالا تبدیل به فرصت شد. آنها نبود زیرساخت را تهدید ندیدند، بلکه انگیزهای برای ساخت اکوسیستم بومی تجارت الکترونیک دانستند.
مدیران موفق ایرانی در بحرانهای ارزی یا تورمی، روزشان را با «مرور نقدینگی و اولویتبندی فوری» آغاز میکنند تا ذهنشان آرام بماند.
رهبران تابآور حلقه اعتماد دارند: از انجمنهای صنفی تا مشاوران شخصی. در ایران، اتحادیه کسبوکارهای اینترنتی برای بسیاری از مدیران همین نقش را ایفا کرده است.
وقتی کرونا آمد، رستورانها و کافهها یکی پس از دیگری تعطیل شدند. اما برندهایی مثل هانی با تغییر مسیر (فروش اینترنتی و ارسال غذا) بازگشتند.
در بحران ارزی ۱۳۹۷، استارتاپهایی مثل اسنپ و کافهبازار با جلسات شفاف و ارتباط مستقیم با کارکنان، اعتماد سازمانی را حفظ کردند.
شرکتهای صادراتی ایرانی در صنایع غذایی و فولاد، با ایجاد تیمهای چابک در کشورهای همسایه توانستند تحریمها و محدودیتهای ارزی را دور بزنند.
دیجیکالا در دوران کرونا نیروهای غیر فعال را برای کار در انبارها آموزش داد. همین چابکی جلوی فروپاشی سیستم را گرفت.
خودروسازان بزرگ مثل ایرانخودرو، هرچند با مشکلات فراوان، اما بارها سناریوی «قطع زنجیره تأمین» را مدیریت کردند. این تجربهها نوعی مانور بحران واقعی بودند.
ثباتبخشی: مثل شرکتهای پتروشیمی که در بحران ارزی روی حفظ نقدینگی تمرکز کردند.
بازآفرینی: برندهای پوشاک ایرانی در کرونا فروش آنلاین را جایگزین حضوری کردند.
جهش: اسنپفود پس از کرونا سرویسهای جدید اضافه کرد و رشد بیشتری یافت.
دیجیکالا: در کرونا حجم سفارشها چند برابر شد. مدیریت سریع و آموزش نیروها باعث شد نهتنها دوام بیاورد، بلکه اعتبارش بیشتر شود.
گروه گلرنگ: در تحریمها با تنوعبخشی محصولات و زنجیره تأمین داخلی سهم بازارش را حفظ کرد.
فرادرس و مکتبخونه: با توقف کلاسهای حضوری در کرونا، رشد چندبرابری آموزش آنلاین را تجربه کردند.
چکلیست روزانه تابآوری (نقدینگی، تیم کلیدی، روحیه).
جلسات کوتاه هفتگی برای مقابله با شایعات.
تابلو فرصتها (ثبت ایدههای جدید).
پلن B برای تحریم یا نوسان ارزی.
بحرانها اجتنابناپذیرند.
تابآوری مهارت بازگشت و رشد پس از ضربه است.
رهبران اول باید درون خودشان تابآور شوند.
سازمانهای تابآور انعطافپذیر، شفاف و یادگیرندهاند.
بحران میتواند سکوی پرتاب باشد، اگر درست مدیریت شود.
شما رهبر هستید، نه قربانی. بحران آمده تا شما را صیقل دهد، نه نابود.
انرژی شما سرمایه اصلی است. مراقبت از خودتان اولویت شماره یک است.
سؤال درست بپرسید. بهجای «چرا من؟»، بگویید «الان چه میتوانم بکنم؟»
بحران دشمن نیست. بسیاری از برندهای بزرگ در بحران متولد شدهاند.
فرهنگ اعتماد بسازید. صداقت سختترین بحرانها را هم قابلتحمل میکند.
۱۵ دقیقه روزانه برای آرامسازی ذهن.
جلسه هفتگی ۳۰ دقیقهای برای شفافسازی.
تشکیل کمیته بحران.
بررسی وضعیت نقدینگی و مواد اولیه.
جمعآوری حداقل دو ایده جدید.
تشکیل تیمهای چابک پروژهای.
برگزاری آموزشهای مهارت مکمل.
ایجاد کانال ارتباطی سریع درونسازمانی.
ثبت درسآموختههای بحران.
تثبیت فرهنگ جدید سازمانی.
جشن کوچک برای موفقیتهای کوتاهمدت.
طراحی برنامه ۶ ماهه توسعه پس از بحران.
رهبران عزیز،
بحرانها همیشه خواهند آمد. اما همه از آنها عبور نمیکنند. فرق شما همین است: شما انتخاب میکنید تابآور باشید یا نه.
تابآوری یک مهارت ذاتی نیست؛ یک تمرین روزانه است. هر روز که ذهن، بدن و سازمان خود را تقویت میکنید، زرهای میسازید که روز طوفان به کارتان میآید.
به یاد داشته باشید:
رهبران تابآور بحران را به فرصت تبدیل میکنند.
سازمانهای تابآور نهتنها زنده میمانند، بلکه در دل بحران رشد میکنند.
و مردم همیشه به رهبرانی نگاه میکنند که حتی در تاریکترین شبها چراغ امیدشان خاموش نمیشود.
پس شما همان چراغ باشید.