نیاز هست که این جمله را کمی تجزیه و تحلیل کنیم. به بخش "خودت را ببین" توجه کنید. سوالی پیش خواهد آمد:
اخیرا دانشمندان طی یک پروسه تحقیق و آزمون و خطا به این نتیجه رسیدند که، مشکلی که اغلب افراد دارند این هست که خود را نمیبینند!
این به چه معناست!؟ از چه نظر باید خود را دید؟! آیا روی خودتام و شخصیتتان و تفکراتتان تمرکز کردهایید یا خیر؟!
اکثر مردم تمام قوا و تمرکز خود را بر زندگی دیگران صرف میکنند و خود را نادیده میگیرند. به طور مثال احساس میکنند که شغل مهمتر از خودشان است و یا مردم و مشکلات آنها بر زندگی شخصیشان ارجحیت دارد! این اشتباه است. مهمترین موضوع باید خود فرد و زندگی خود شخص باشد. این به معنای خودشیفتگی و یا خودخواهی نیست، بلکه به این معنی است که شما همیشه باید خود را بهترین ببینید. تصویر خیلی خوبی از خود داشته باشید، چرا که اگر خود را به بهترین شکل ترسیم نکنید و یا اصلا خود را نبینید نمیتوانید آیندهایی برای خود تصور کنید. همیشه در گذشته خواهید ماند و از بروزرسانیهای خود عقب میمانید. و این مشکل بسیار بزرگیست که افراد زیادی با آن مواجه میشوند.
مشکل این افراد عدم اعتماد به نفس نیست! فرق بسیار بزرگی بین عزتنفس و اعتماد به نفس است. اینکه خود را همیشه خوب و بهترین ببینی و ارزش خود و عملکرد خود را بدانید، یعنی عزتنفس دارید و به جایگاه اجتماعی و زندگی حرفهایی خود اعتبار بخشیدید.
اعتماد به نفس یعنی بیان کارهایی که خارج از خودت و در دنیای خارجی که انجام میدهید. به طور مثال، شما برنامهنویسی یاد گرفتید و به ازای کسب یک تجربه و یا ایجاد یک محصول جدید، اعتماد به نفس شما نیز بیشتر میشود.
ولی عزتنفس یک مسئله درونی است و ربط خاصی به دنیای خارجی ندارد. مثلا دقت کردهاید که برخی از ورزشکاران و یا هنرمندانی که یک مدت خیلی خوب، در اوج خود بودهاند و میدرخشیدند، به صورت ناگهانی و آرام از عرصه پایین میآیند و فراموش میشوند. دلیل این اتفاق تلخ چیست؟! چه مشکلی برای آنها پیش آمده است!؟
پاسخ این است که درست است که این فراد در زمینه فعالیتشان بسیار قدرتمند بودهاند و مهارت بالایی داشتهاند ولی مشکل عزتنفس داشتهاند. به این صورت که مهارت و توانایی خود را نادیده گرفتهاند و به پوچی و هیچی رسیدند.
اصلا احساسات گم میشود. شخص سردرگم میشود. درست و غلط را نمیتواند تشخیص دهد و این برای عدم داشتن عزتنفس کافی به خود است. پس در نتیجه عزتنفس ربطی به مهارت و استعداد ندارد. ممکن است که همه چی تمام باشید ولی عزتنفس کافی نداشته باشید و به همین دلیل است که سقوط خواهید کرد.
جملهی زیبایی به ذهنم رسید که میگوید:
به کمک اعتماد به نفس، میتوان به قله رسید، ولی حفظ آن جایگاه، بستگی به عزتنفس و دیدن خود و احساس بهترین بودن دارد! البته منظور اعتماد به نفس کاذب نیست!
میگویند حتی اگر کارهای بزرگ و خفنی نکنید، ولی خود را کوچک نبینید، همیشه خود را بزرگ ببیند. ممکن است که همهی کارهای کم اهمیت و به چشم بیارزش، برای شما کاری عظیم را رقم بزند.نگران فشار و سختیهای مسیر نباشید، به کمک عزتنفس و تصور آیندهی زیبا، میتوان به راحتی از آنها گذشت!
به طور مثال، شخصی توانمند و سختکوش و باهوش که قرار هست در مصاحبهایی شرکت کند و همیشه این ترس قبول نشدن و اطمینان از این ترس را به همراه دارد، را در نظر بگیرید. میتوان با اطمینان خاطر گفت، این شخص شکستخورده است بی آنکه در آن جلسه شرکت کند. شکست داخلی خورده است و عزتنفس خود را از داست داده است.
به این فکر نکنید که اگر امروز، آزمونی را با نمره بالا پاس نکنید و یا جایزه خاصی را کسب نکنید، شما یک فرد ضعیف و ناموفق هستید، این افکار کاملا غیرمنطقی و اشتباه هستند. هرچه ارزش و قیمت خود را بیشتر بدانید، به جایگاههای بالاتری در زندگی دست پیدا خواهید کرد!
اعتماد به نفس به مانند شعلههای آتش است، (از همین رو رنگ قرمز را به آن انتساب میدهیم) هرچه شعلههای آتش را به طرفین تکان دهید، به مرور آتش خاموش خواهد شد. و این نتیجه داشتن اعتماد به نفس بالا بدون عزتنفس است!
ولی عزتنفس به مانند درخت است، (از همین رو رنگ سبز را به آن انتساب میدهیم) هرچه این درخت بزرگتر میشود، ریشههای آن عمیقتر دل زمین را میشکافند و روز به روز قدرتمند و تنومندتر میشود و به جایی میرسد که قطع این درخت کار دشوار و سختی خواهد شد. و این نتیجه داشتن عزتنفس بالا است، هرآنچه به خود و وقت خود ارزش بیشتری دهید، پس بالغتر خواهید شد.
در پایان به این سوال پاسخ میدهیم: "بزرگبینی واقعی، چه سودی دارد؟!"
صحبتهای من در اینجا به پایان میرسد و مثل همیشه جا دارد که ذکر کنم، این نوشتهها ایدههای من هستند و میتوانید موافق و یا مخالف باشید، چرا که چیزی ۰ و یا ۱۰۰ درصد نیست!
سنا عبادی | پنجشنبه ساعت ۰۱:۴۶ بامداد , بیست و هشت بهمن ماه سال ۱۴۰۰