ویرگول
ورودثبت نام
سانیا علی نژاد
سانیا علی نژاد
خواندن ۳ دقیقه·۱۷ روز پیش

اگه فقط یک نفر دوسم داشته باشه من خوشحالم

اگه کسی باشه که عاشقانه دوسم داشته باشه کافیه، اگه پول بیشتری داشته باشم خوشحالم، اگه یه خونه‌ی بزرگ‌تر داشته باشم خوشحالم، اگه کسی عاشقم باشه خوشحالم، اگه تنها نباشم خوشحالم، اگه تویِ رابطه باشم خوشحالم، اگه میتونستم اینجا زندگی کنم خوشحال میشدم، اگه اون من رو ترک نمیکرد خوشحال بودم، اگه رابطم با دوستام همیشه همینطوری بمونه خوشحالم!

مشکل اینه که کل دغدغتون توی همین چند خط خلاصه شده ولی هیچ وقت هیچ وقت برای یک لحظه سعی نمیکنین فکر کنین به اینکه دلیلش چی میتونه باشه؟ چرا پولدار نمیشم با اینکه سخت کار میکنم؟ چرا کسی دوستم نداره؟ چرا رابطه‌هام کوتاهه؟ مشکل اینه که خیلیا سعی نمیکنن که کلا فکر کنن. حداقل به یه چیز خیلی کوچیک، حتی وقت نمیزارید برای اینکه با خودتون ارتباط بگیرید.

صبح اولین کاری که میکنی چیه؟ چرخیدن توی فضای مجازی؟ یعنی رسالت تو اینه؟ به خودت چقدر اهمیت میدی؟ خودت رو دوست داری؟ اگه خودت رو دوست نداری چطوری میخوای یکی دیگه رو هم دوست داشته باشی؟ استرس زیادی داری؟ چیکار میکنی برای اینکه ازش خلاص بشی؟

چقدر تلاش میکنی و چقدر وقت میزاری برای اینکه خودت رو بهتر کنی؟ چیکار میکنی برای اینکه حال دلت خوب باشه؟

هر کاری که میکنی و هر فکری که توی سرت داری رو بریز دور اگه با خودت ارتباط عمیقی نداری. بریز دور اگه خودت رو نمیشناسی، اگه خودت رو دوست نداری و به خودت احترام نمیزاری. وقتی هنوز حس نیاز داری، بخاطر پول، حس خوب و هر چیزی که حس میکنی بهش نیاز داری و برای اون وارد یه رابطه میشی توقع نداشته باش که خلا درونی‌ت رو پر کنی.

تو پولدار نمیشی تا وقتی کار میکنی چون "نیاز داری". تو عشق اصیل و واقعی رو تجربه نمیکنی تا وقتی که "نیاز داری" به عشق و بخاطر میل عاطفی و جنسیت وارد رابطه میشی. تو آرامش رو اطرافت پیدا نمیکنی تا وقتی که اون رو درونت پیدا نکردی. عشق رو پیدا نمیکنی تا وقتی که اون رو درونت، نسبت به خودت و بعد از خودت اطرافیانت خصوصا خانواده‌ت و دوستانت و مردم رندوم و از همه مهم‌تر زندگی در آخر پارتنرت پیدا نکردی.

تا کی میخوای بدون اینکه کنترل و مدیریتی روی زندگیت داشته باشی پیش بری؟ نمیخوای تلاش کنی تغییرش بدی؟ پس غر نزن که وااااای من استرس دارم وااای من حالم خوب نیست من دنبال فلانم بخاطر فلان شخص اینطوری شدم. وای گذشته فلان شده از لانی ضربه خوردم مقصر اونه که من کارم به اینجا کشیده شده.

نه داش گلم، پایه‌ی آرامش و خوشبختی و هرچیزی که سال‌هاست دنبالشی و پیداش نمیکنی خودتی! تو پیداش نکردی چون با هرچیزی خودت رو سرگرم کردی که "خودت" رو نبینی!

وقتی تیکه‌ی گوشت کناره ناخونت کنده میشه بیشتر درد میکشی یا وقتی که پوستت خراش میوفته؟ لامصب زخمای ریز همیشه درد بیشتری دارن و زمان زیادی صرف میشه که از بین برن. اگه درد زیادی میکشی، یعنی مشکل کوچیکی داری. رابطه‌ی رنج و مشکل اینطوریه که هر چقدر رنج بیشتر مشکل کوچیک تر.

قانون دوم گیتا میگه که : "به کوچیک به چشم بزرگ نگاه کن"، اینم دقیقا همینه! به کوچیک به چشم بزرگ نگاه کن. این کارو همیشه میکنی ولی جایی که بدردت نمیخوره. تو دست کم گرفتی خودت رو و افکارت رو و روزمرگی که انجام میدی. قدرت تغییر رو توی چیزای کوچیک ببین، توی آدمایی که باهاشون ارتباط کم رنگی داری، توی موفقیت های کوچیک و هر دارایی کوچیکی که داری!

چون همونان که تورو بزرگ میکنن. "اگه فقط یک نفر دوسم داشته باشه من خوشحالم"، آره ولی اگه حداقل فقط خودت خودت رو دوست داشته باشی. اون موقع‌ست که بقیه هم شروع میکنن به توجه کردن بهت و اینطوری به خوشحالی و آرامش میرسی. "از درون خودت".


اگر همه‌ی آدما گند میزنن پس توام اشتباه میکنی. هر وقت احساس کردی حالِ دلت خوب نیست، قلم رو بده دست قلبت و هر چقدر دلت خواست از خودت اینجا برام شکایت کن. من اینجام تا دردِ دلش رو تسکین بدم.

self loveخودباوریعشقرابطهرسالت
اینجا اتاق درد و دله و چیزی جز همدلی وجود نداره ... .
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید