
راستش چند وقت پیش رفته بودم شیراز، بعدشم سری زدم به تختجمشید.
بین اون ستونهای عظیم و سنگنوشتههای قدیمی، یه چیز حسابی توجهمو جلب کرد:
لوحهایی که دقیق روی اونها نوشته بودن کی چی کار میکنه، چقدر حقوق میگیره، حتی کی میره مرخصی!
همونجا یه فکری اومد تو ذهنم:
آیا چیزی شبیه منابع انسانی تو اون دوران وجود داشته؟
همین شد که نشستم این متن رو نوشتم؛ یه سفر ساده ولی جذاب، از زمان کوروش کبیر تا امروز، از تختجمشید تا شرکتهای امروزی با نرمافزار و جلسات انگیزشی!
داستان منابع انسانی، شاید فکر کنیم با استخدام و رزومه شروع شده، ولی واقعاً اینجوری نیست!
تو زمان هخامنشیها، تو دل تختجمشید، هزاران لوح گلی از دل خاک دراومده که توشون با جزئیات ثبت شده:
یعنی یه سیستم کامل از ثبت، مدیریت و رفاه نیروی انسانی بدون اینترنت و اکسسپروژه!
از اون طرف، کوروش تو منشور معروفش (استوانه کوروش) گفته بود که مردم باید آزاد باشن، دین خودشونو داشته باشن، و کسی به بردگی گرفته نشه.
این یعنی احترام به کرامت آدمها، اونم تو ۲۵۰۰ سال پیش!
با اومدن کارخانهها تو اروپا، مردم ریختن سر کار... اما شرایط افتضاح بود!
ساعتهای طولانی، بدون حقوق درست، بدون امنیت شغلی.
از همینجا کمکم پایههای چیزی که امروز بهش میگیم منابع انسانی، شکل گرفت.
آدمایی مثل فردریک تیلور گفتن باید کارها علمی بشن؛
بعداً هم التون مایو اومد گفت: "آدمها فقط ماشین نیستن، انگیزه دارن، احساس دارن!"
اینجا بود که "مدیریت پرسنل" کمکم تبدیل شد به چیزی فراتر:
منابع انسانی، یعنی بخشی که نه فقط استخدام میکنه، بلکه تلاش میکنه آدمها رشد کنن، راضی باشن، و بمونن.
الان دیگه منابع انسانی یه بخش فانتزی نیست.
شده بخش استراتژیک سازمان.
شرکتهایی که به HR بها میدن، بهتر نیرو جذب میکنن، بهرهوری بالاتر دارن، و آدمهاشون خوشحالترن.
چیزایی مثل:
اومده وسط و منابع انسانی دیگه فقط درباره حقوق دادن و بیمه رد کردنی نیست!
تو ایران قبل از مشروطه، همهچی سنتی بود. اصناف بودن، ارباب بودن، رعیت بود.
ولی کمکم، با شکلگیری دولت مدرن و سازمانها، استخدام رسمی، حقوق، آییننامه، آموزش ضمن خدمت و... وارد بازی شد.
بعد از انقلاب هم تمرکز رفت سمت گزینش و عدالت شغلی.
ولی تو دهههای اخیر، مخصوصاً از ۱۳۹۰ به بعد، شرکتها فهمیدن اگه میخوان جلو بمونن، باید به منابع انسانی جدی نگاه کنن.
پس:
وقتی اون سنگنوشتهها و لوحهای قدیمی رو تو تختجمشید دیدم، یه چیزی برام روشن شد:
ما از هزاران سال پیش دغدغهی کار، حقوق، رضایت، و نظم کاری رو داشتیم.
الان هم فقط ابزارمون عوض شده: اون زمان لوح گلی بود، الان اکسل و نرمافزار و هوش مصنوعی!
ولی اصل ماجرا همونه:
آدمها، کار، احترام و رشد.
👀راستی خوشحال میشم نظراتتون رو برام بنویسین...