۱
دختر کولی
همتبار آتش
بیپرواتر از باد
که میرساند
شعلهها را به رقص
برقص
***
۲
او که میرقصد
آزادی را
در طرح اندامش
به گل میرساند
و پرواز را
حرکت به حرکت
هجی میکند
او با هر حرکت زنجیری را پاره میکند
که تو نمیبینی
و با هر پیچ و تاب
قفل قفسی را میشکند
که باز تو نمیبینی
تمام تنش
رهایی را فریاد میزند
او که میرقصد
ناگهان پرنده میشود
***
۳
پنجره را باز میکنم
باد میوزد
میرقصم
باد میوزد
پرده موج میزند
پرنده پرواز میکند
پرده در باد کنار میرود
پرنده به پنجره نزدیک میشود
پرنده در من حلول میکند
من پرواز میکنم
پرنده میرقصد
و باز تکرار میشود
پرنده... پرده... پنجره
پنجره... پرده... پرنده
***
۴
باران میآید
پشت پنجره باران میآید
میآید و میروم
میروم زیر باران... نه
رو به باران
پنجره را باز میکنم
میرقصم
قطره قطره
میرقصم
تا باران شدن
خود باران شدن
***
۵
آن شعلهی شمع است
که در تاریکی میرقصد
یا طرح اندام تو؟
چه فرقی میکند؟
هر دو یکیست
طرح اندام تو
که شعله میکشد
و شعلهای که میرقصد
بیدریغ باد
روشنایی رقصانی
که ظلمت را میشکافد
***
۶
من میرقصم
تو میرقصی
او میرقصد
ما میرقصیم
شما میرقصید
آنها میرقصند
رقص تمام ضمیرها را عاشق میکند
عشق تمام جانها را میرقصاند
***
۷
نه آن باد که خاموش میکند
آتش را
آن باد
که به اوج میرساندش
و شعلهها
سرکشتر میشوند و
رقصانتر
و باد میپیچد
در رقص شعلهها
در رقص من
اکنون
من آتشم در باد
و باد در آتش
***
۸
تو را شعر کردم
که واژه واژه
برقصانی وجودم را
برقص و
برقصان مرا
که میسراید تو را
رقصی که از شعر برمیخیزد
***
۹
میرقصم
نت به نت میرقصم
نرم و سیال
تمام خطوط را
منحنیها را
پیچ و تاب رنگها را
و جاری نورها را
در نقوش معماری
در متن نقاشی مینیاتور
میرقصم
آنقدر که ذوب میشوم
در رقص نقاشی
***
۱٠
ما کهکشانیم
کهکشانهای عاشق...
در مدار جاذبه
میچرخیم
در جذبهای عمیق
در کششی وسیع
به سمت یکدیگر
موج میخوریم و
دایرهوار
ترکیب میشویم
تکثیر میشویم
و در غوغایی پرشور
عظیمترین رقص جهان را
رقم میزنیم
رقص کیهانی
رقص کهکشانها
***
شبنم حکیم هاشمی