ویرگول
ورودثبت نام
شبنم حکیم هاشمی
شبنم حکیم هاشمی
خواندن ۲ دقیقه·۲ ماه پیش

شاعرانه‌های «نقاشی» از شبنم حکیم هاشمی

شد
شد

۱

به نقاشی جهان
نگاه کن
نگاه کن به زندگی تپنده‌ی جاری در جان جهان
جریانی رنگ به رنگ
از ازل تا ابد

کدامین مرگ
نقاشی جهان را
بی‌رنگ خواهد کرد؟

***

۲

آرامش
وسعت گرفت تا بی‌کران
وقتی که نقاش
آبی در آبی
آسمان را ترسیم کرد...

***

۳

زمین آبستن هزاران رویشِ رنگ به رنگ شد
وقتی که نقاش
بر خاک سجده کرد...

***

۴

طبیعت یعنی
رنگارنگ‌ترین نقاشی دنیا
زیباترین تابلویی که بر دیوار جهان
آویخته است...

***

۵

گل‌ها که رنگ به رنگ نقاشی شدند
عطر پراکندند و
جهان مست شد
آن‌گاه
نقاش گفت:
تولد رنگ‌ها و عطرها
بر جهان
مبارک باشد...

***

۶

آسمان شب سیاه سیاه بود
قبل از آنکه نقاش
رنگ نور را
نقطه نقطه بپاشد
بر وسعت تاریکی

بعد از آن
تمام پنجره‌های شب
از لمس ستاره‌ها رنگین شدند...

***

۷

درختان نباید همیشه سبز باشند
و زندگی منحصر به درختان سبز نیست
این را نقاشی گفت که درختان را
از سبز تا زرد
تکرار کرده بود...

***

۸

نقاش
وسعت تنهایی‌اش را
ترسیم کرد؛
وسیع‌ترین دشت دنیا
دشتی سبز
یا دشت کویر؟
چه فرقی می‌کند؟
هر کدام
رنگی از زندگی‌ست...

***

۹

وقتی که باد در گندمزار موج انداخت
نقاش نفسی بلند و آسوده کشید
گندمزار طلایی‌اش جان گرفته بود

***

۱٠

موج در موج
غوغای درونش را
تصویر می‌کرد
نقاشی که دریا را
در خود جای داده بود...

***

۱۱

به آن جنگل بکر مرموز
نگاه کن
کدام منظره
بهتر از آن
رازهای روح نقاش را
نشان می‌دهد؟

***

۱۲

یک صندلی تنها
کنار پنجره

فکر کن که نقاش این تصویر
چه تنهایی پر از انتظاری
داشته است...

***

۱۳

یک میز
یک دفتر باز
و یک قلم

نقاش
سکوت کدام شاعر را
تصویر کرده است؟

***

۱۴

نقاش
سرچشمه‌ی روشنایی را
یافته بود
وقتی در میان تاریکی
یک شمع
ترسیم کرد...

***

۱۵

رنگ خنده داشت
آفتابی که تابید
و عطر گریه داشت
بارانی که بارید

نقاش
رنگ خنده‌اش را
و عطر گریه‌اش را
تصویر کرده بود...

***

۱۶

آن روشنایی کوچک
اما آرامش‌بخش در تاریکی
آن نور کم
اما ممتدد
شمعی‌ست که نقاشی‌اش
آغاز بیداری‌ست...

***

۱۷

گفت: انار نقاشی کنم
یا سیب سرخ؟
گفتم: فرقی نمی‌کند
هر دو
دختران خورشیدند
پریزادگان باغ
الهه‌گان عشق و اشتیاق...

***

۱۸

اشیا که نقاشی شدند
جان گرفتند
چراغ روشن شد
پرده کنار رفت
پنجره باز شد
دستی تکان خورد
زندگی آغاز شد...

***

شبنم حکیم هاشمی

شعرشعر کوتاه معاصرشاعرانهنقاشیهنر نقاشی
شاعر و نویسنده
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید