ویرگول
ورودثبت نام
شبنم حکیم هاشمی
شبنم حکیم هاشمی
خواندن ۱ دقیقه·۲ ماه پیش

گلدان بدون گل

گلدانی را می‌شناسم که سال‌هاست بدون گل است. البته سال‌‌ها پیش ‌گل داشت. گلش با پروانه‌ای دوست بود. اما یک روز پروانه رفت و گل از شدت اندوه پژمرد. و گلدان از غصه دیگر هیچ‌وقت گل نداد... گلدان هرگز علت کوچ پروانه را ندانست... اما سال‌هاست منتظر است تا شاید یک روز از شوق بازگشت آن پروانه یا  از اشتیاق دیدار ‌پروانه‌ای تازه، دوباره گل بدهد...

گلدان یک چیز را هرگز نفهمیده است؛ وگرنه در تمام این سال‌ها پر از گل شده بود...
گلدان نمی‌داند که خاکش برای رویش هر گلی کافی‌ست... گلدان اگر خاک خودش را خوب می‌شناخت بی‌تردید بارها گل می‌‌داد بدون نیاز به دیدار هیچ پروانه‌ای...


نویسنده: شبنم حکیم هاشمی

گلدانگلخاکمتنمتن ادبی
شاعر و نویسنده
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید