قایق·۵ سال پیش"روی نقص هایم ریش در نمی آید" یک: خواهرزادهٔ سه ساله ام زمین خورده و زیر چانه اش را هشت تا بخیه زده اند. خواهرم نگران است و غصه میخورد و بقیه هی دائم میگویند دختر که ن…
قایق·۵ سال پیش"نه آن دلبر که جان فرسود از او" نیمه شب، بیخوابی زده به کله ام. توی تشکم غلت میزنم و از اولین قرارهای بعضا عاشقانهٔ ملت میخوانم. مهدی معارف متنی نوشته با عنوان "ما معمولی…
قایق·۵ سال پیش"آکاردئون و داستان ننه خمیری"بدجوری سرد و بارانی بود. خسته و لیچِ آب از سرکار به خانه میرفتم. منتظر بودم هرچه زودتر به چای و کنج اتاقم نزدیک بخاری برسم. نزدیکی های خان…