فصول زمین من
چهار فصل این سالهای من سرده فقط تو ظهر تابستونشم یخ میزنم تو هرنفس
ماه ها همه یک رنگنو هفته های بیرمق روبه عقب رج میزنم آینده ای توی قفس
شاید یه بار از عمق شب ستاره ای وصله زدم به آسمون خالیه تاریکه سرد پر ترس
بازم تن زمینی ام دنبال عشقه یک کلام چشمم ولی به آسمون از روزنه کنج قفس..