شهرزاد قصه‌گو
شهرزاد قصه‌گو
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

"شب دویست و بیست و پنجم" یا "می‌خانه"

می‌خانه اگر ساقی صاحب‌نظری داشت، می‌خواری و مستی ره و رسم دگری داشت.

قرار شد موهایم را هایلایت کنیم، اما در یک گل به خودی سه نفره، چنان زرد قناری‌ای از موهایم درآوردیم که بازگشت همه به سوی اوست. قرمز قهوه‌ای.

این‌جا هم من هیجان زده از کاکل قرمزم، عکس فرستادم برای اعضای تیم.

کوچولوی زردم قناری، ای دوای دردم قناری.


هزار و یک شبشهرزاد قصه گوقناری
من شهرزاد هستم. قصه گفتن را خوب بلدم. فیلم می‌سازم، عکس می‌گیرم و هزار و یک شب روایت می‌کنم. در حاشیه کوه الوند، همدان، محله‌ی جوادیه بزرگ شدم. الان ساکن شهری کوهستانی در قلب غرب وحشی هستم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید