آنه^^درنامـهای به تو که نمیخوانی·۶ روز پیشهزار و یک شب در کنار توروزی در میان همین کلمات، به آغوش تو بازخواهم گشت.
شهرزاد قصهگو·۱ ماه پیششب هشتصد و سینزده یا خانوم یایااسم تزیینی است.مثل دلیل حضور آدمهای نارسیست.با آقا پسر، بچه خوشگلی که ۸ سالی ازم جوونتره آشنا شدم.با علم به عمق کم، افق کوتاه و فاصلهی س…
شهرزاد قصهگو·۲ ماه پیششب هشتصد و دوازدهم یایک اتفاقی افتاده در این ویرگول که دیگر تر و تمیز نمیتوانم پست بنویسم یا حتی ادیت کنم.یا جای خالی خلاصه.رییس لاشی، از ریاست درآمد. پروندهی…
پادکست رادیو رازآلو·۴ ماه پیشهمه چیز از آنجا شروع شد!توی این اپیزود رفتیم سراغ کتاب کتابها! ریشه همه داستانهای فانتزی!! کتابی که مایه حیرت خیلی از فانتزی بازها میشه: هزار و یک شب
شهرزاد قصهگو·۸ ماه پیششب هشتصدم یا چی فکر میکردیم، چی شدبرگشتم گرند کنیون. تو کمتر از چهار ماه که واسه زیارت اومده بودم اینجا. این بار بدون دوسپسر. تو پارکینگ همینجا، تصمیم جدایی ازش رو گرفتم.بر…
الهام تربت اصفهانی·۸ ماه پیشدر امتداد هزار و یک شبمن نمیدانم که شهرزاد از کی در من زندگی میکند و اصلا اسم هزار و یک شب از چه زمان در خاطرهی من مانده. انگار چیزهایی در جهان وجود دارند که…
شهرزاد قصهگو·۸ ماه پیششب هفتصد و نود و نهم یا میدون سانتافهمادر فلفلی رو آوردم سانتافه. نیومکزیکو.خوشگل من عاشق سفره. هرچند حضور توی امریکا خودش سفره، ولی سفر تو سفر میخواست و ما هم یه مادر که بیشت…
شهرزاد قصهگو·۸ ماه پیششب هفتصد و نود و هشت یا عید تهرانمامان را آوردم گردش. رانندگی وسط کوهستان. ساندویچ رستبیف خریدم و براونی و قهوه.آصف گوش دادیم و منصور و بلککتس. از مامان بزرگم گفتیم، تا ر…
شهرزاد قصهگو·۱ سال پیششب هفتصد و نود و پنج یا شیش سالشش سال و ده روز است آمریکام.شش سال و ده روز است ایران نیستم.دیشب برای مامان از رویاهام گفتم.از چیزهایی که یاد گرفتم و چیزهایی که میخواهم ب…
شهرزاد قصهگو·۱ سال پیششب هفتصد و نود و چهار یا یه سفر جادهای طولانیچند ماهی است با دوستپسر خارجی میگردیم و نهایتن وقتی کار رسید به عروسی همکارم در وگاس، گفتمش پایهای با هم بریم؟اول قل خوردیم جنوب و بعد…