نچ! هنوز نرسیدهام خانه ولی دیگر دلم تنگ شده. برای گوشهی کاناپهی سبز و تماشای محله.
آنان که هجرت کردهاند و با زبان دومشان دوست شدهاند، خوب میدانند، وقتی زبان مادری، از ابراز جا میماند، زبان دوم، مثل دیوار چهارم وسط میآید و ناگفتهها را پنبه میکند.
Confusion or excitement gives me the same type of vibe! It’s not technically butterflies but it sure can uplift my over all mood.
I gotta finish the script’s third edition by tommorrow. All I need is keeping on writing.
Let’s cross fingers!