ویرگول
ورودثبت نام
شهرزاد قصه‌گو
شهرزاد قصه‌گو
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

شب سیصد و‌ شانزدهم یا لاک آبی

نچ! هنوز نرسیده‌ام خانه ولی دیگر دلم تنگ شده. برای گوشه‌ی کاناپه‌ی سبز و تماشای محله.

آنان که هجرت کرده‌اند و با زبان دوم‌شان دوست شده‌اند، خوب می‌دانند، وقتی زبان مادری، از ابراز جا می‌ماند، زبان دوم، مثل دیوار چهارم وسط می‌آید و‌ ناگفته‌ها را پنبه می‌کند.

Confusion or excitement gives me the same type of vibe! It’s not technically butterflies but it sure can uplift my over all mood.

I gotta finish the script’s third edition by tommorrow. All I need is keeping on writing.

Let’s cross fingers!

هزار و یک شبشهرزاد قصه گوزبان دوم
من شهرزاد هستم. قصه گفتن را خوب بلدم. فیلم می‌سازم، عکس می‌گیرم و هزار و یک شب روایت می‌کنم. در حاشیه کوه الوند، همدان، محله‌ی جوادیه بزرگ شدم. الان ساکن شهری کوهستانی در قلب غرب وحشی هستم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید