امروزه تقریبا هر فرد با یک رئیس و مافوق سر و کار دارد که ماهیت و کیفیت رابطه آنها تاثیر بسزایی بر کار و زندگی آنها دارد. در این میان، آنچه میتواند کمیت و کیفیت این رابطه را ارتقا بخشد، همان چیزی است که ترکیبی هوشمند از اقتدار و مهربانی در حوزه ارتباط بین مدیران و کارکنان به حساب میآید.
سبک مدیریتی مبتنی بر اقتدار همراه با مهربانی دارای ابعاد کاربردی و آموزندهای برای مدیران و روسایی است که با تنوع نژادی، مذهبی و فرهنگی گستردهای در سازمان خود مواجهند و همین مساله برقراری رابطه موثر با کارمندان را برای آنها با مشکل روبه رو میسازد، چرا که باید با افرادی با تفاوتهای فرهنگی، زبانی، مذهبی و فکری چشمگیری رو در رو شده و اقتدار همراه با مهربانی را برای تمام آنها به اجرا درآورد.
راهبردهایی برای ایجاد یک فرهنگ سازمانی مبتنی بر اقتدار همراه با مهربانی در سازمان یا تیم تحت رهبری شما:
شما بهعنوان یک مدیر باید اصول اقتدار همراه با مهربانی را با صراحت و شفافیت تمام با اعضای تیم خود در میان بگذارید تا آنها هم از این اصول آگاهی یابند. تجربه ثابت کرده که انتقال مفاهیم و ایدههای مدیریتی به کارمندان از طریق روایت داستانهای خودتان یا دیگران، بسیار بهتر و بیشتر از بیان تئوریهای مدیریتی بر کارکنان و اعضای تیم تاثیرگذار خواهد بود.
از اعضای تیم خود بخواهید انتقاد از شما را شروع کنند و این اطمینان را به آنها بدهید که از این انتقادها استقبال میکنید. همیشه به یاد داشته باشید که اگر کارکنان شما انتقاد نمیکنند بهآن معنا نیست که شما رئیس خیلی مقتدری هستید که هیچ نقصی ندارد.
سعی کنید به بهانههای مختلف با کارکنان گفتوگوهای شغلی مفیدی داشته باشید و میتوانید این کار را با پرسابقه ترین و قدیمی ترین کارمندان خود شروع کنید.
شما در هر شرایطی به مشاوره و کمکهای فکری دیگران به ویژه کارکنانتان نیازمندید تا آنها بتوانند نکات کلیدی و توصیههای کاربردی زیادی را به شما گوشزد کنند. این کار باعث میشود تا یک نوع احساس حمایت شدن و حمایت کردن در درون تیمهای کاری شکل بگیرد.
اگر مدیری نتواند یا نخواهد جلوی غیبت و بدگویی اعضای تیم خود در مورد یکدیگر را بگیرد و اجازه دهد تا هر کدام از کارکنان، دیگران را متهم به کمکاری و ضعف عملکردی کند، آن گاه مجبور خواهد شد جلسات متعددی را برای حل اختلافات به وجود آمده در درون تیم برگزار کند که این امر، زمان و انرژی زیادی را تلف خواهد کرد.
مدیری که سرش را بیش از حد شلوغ کرده لزوما مدیر پربازدهای نیست، چرا که هر مدیری نیاز دارد در هر روز کاری دقایقی را صرف اندیشیدن در شرایط و موقعیتهای کاری کند تا در نتیجه بتواند برنامههای بهتری را تدوین کرده و تصمیمات مناسبتری را اتخاذ کند.
یک مدیر مقتدر و مهربان نباید فقط به فکر منافع و ارتقای خودش باشد و لذا برنامه ریزی برای آینده تیمهای کاری و نوشتن یک برنامه مدیریت رشد برای هر کدام از اعضای تیم از جمله وظایف کلیدی و آیندهساز مدیران محسوب میشود.