سعید مقدسی
مشاور و مربی در حوزه مدیریت چابک
یکی از سوالاتی که برای بیشتر افراد ناآشنا با چارچوب اسکرام و یا افرادی که به تازگی با مفاهیم آن آشنا شده اند همواره مطرح است، حوزه عملکردی و شبیه سازی نقش های مورد نظر با زندگی روزمره است. همانظور که در راهنمای اسکرام ذکر شده است، چارچوب اسکرام دارای سه نقش اصلی :
1-صاحب محصول (Product Owner)
2-استاد اسکرام (Scrum Master)
3-تیم توسعه (Development Team)
می باشد.هر کدام از این نقش ها وظایف و مسوولیت های مختص به خود را دارند.اگر بخواهیم برای فهم بهتر این نقش ها مثال بارزی را بیاوریم ، می توانیم به خدمه یک کشتی بزرگ قدیمی که بیشتر در فیلم وایکینگ ها دیده اید ، اشاره کرد.اما وایکینگ ها چه کسانی بودند ؟ با جستجویی در اینترنت به سادگی می توان به ویژگی واکینگ ها در طول تاریخ پی برد. برای مثال خلاصه ای نگاه تاریخ شناسان درباره ایشان به شرح زیر است:
در نروژ واژه وایکینگ(Viking) به مردمانی گفته میشود که در آغاز سدههای میانه در کشورهایی چون نروژ، دانمارک و سوئد زندگی میکردند. از این رو نام وایکینگ بر مردمان امروز این کشورها سایه افکنده به گونهای که سبب شرمساری آنها نیز شدهاست. چرا که سالها پیش واژه وایکینگ به معنی دزد دریایی بود و به گروهی از مردم آن سرزمین داده شده بود که در سده نهم با تاخت و تاز اروپا را درهم نوردیدند. با آنکه وایکینگهای سدههای میانه هیچ همانندی رفتاری با وایکینگهای سده نهم ندارند اما هنوز هم در بسیاری از فیلمها و داستانها از این مردم، نمایی ددمنشانه نمایش داده میشود. پژوهشهای باستان شناسان اروپایی و روسی به روشنی نشان میدهد که اینگونه نبودهاست. برای بسیاری از وایکینگها راه گذران زندگی نه تنها دزدی و چپاول نبوده بلکه از راه پیشههایی مانند کشاورزی و ماهیگیری بودهاست. از بررسی ابزاری که باستان شناسان یافتهاند نمایان شده که آنها در زندگی روزمره خود از داس، نیزههای ماهیگیری، بیل، کلنگ، گاوآهن و… بهره میگرفتند که همه ابزار کشاورزی بودند و هنگامی که این ابزار را در کنار دیگر گواههای تاریخی میگذاریم به خوبی روشن میشود که وایکینگها کشاورزان و ماهیگیران پیشرفته بودهاند. آنها با بهره گرفتن از درختهای جنگلهای اسکاندیناوی، کشتیهای بزرگ و نامور خود را میساختند و با کمک آنها به بازرگانی با کشورهای همسایه یا دیگر کشورهای اروپایی و بخشهایی از آسیا میپرداختند.
وایکینگها توانایی ویژهای در ابزارسازی با آهن داشتند و از آن برای ساخت ابزار کار و نبرد بهره میجستند. آنها با دادوستد این کالاها با زر و گوهرههای اروپایی برای خود زیورآلات میساختند. با درنگریستن به ساختمایههایی که در زیستبوم اسکاندیناوی یافت میشود که بیشتر خانهها از چوب و سنگ درست میشدند. توانایی وایکینگها در ساخت دژهای پایدار با ساختمایههای گفته شده سبب برتری آنها بر اروپاییها بود. وایکینگها مردمانی جهانگرد و جستجوگر بودند. کشتیهای آنها که بیشتر مانند قایقهای باریک بزرگ بود و این توانایی را داشت که در سختترین دگرگونیهای آب و هوایی دریا مانند باران و توفان تاب بیاورند.
همانطور که اشاره شد، نقش های اسکرام شباهت بسیار زیادی به واکینگ هایی که در کشتی های بزرگ و کشیده با هدف تجارت و یا جنگ در اروپا زندگی می کردند؛ دارد.خدمه کشتی با هم و درکنار هم کار می کردند تا به یک مقصد مشخصی برسند و بازگردند.هدف اسکرام ساخت و ارائه افزایشی بالقوه قابل انتشار(Potentially Releasable Increment) در هر اسپرینت(Sprint) است. تیم اسکرام با هم کار می کنند تا اطمینان حاصل کنند که آنچه در هر اسپرینت می سازند ، بالاترین ارزش ممکن را برای سازمان یا هدفی که در آن خدمات ارائه می دهند دارند.
تیم اسکرام دارای سه نقش اصلی است که در شکل با رنگ های مشخصی نشان داده شده است.
صاحب محصول(Product Owner) شکل سبزرنگ در تصویر
دغدغه صاحب محصول تمرکز بر ارزش ها،زمان رسیدن به بازار(Time to Market) ،بازده سرمایه گذاری (ROI) و هزینه کل مالکیت (Total Cost of Ownership) می باشد.
تیم توسعه (Development Team) اشکال قرمز رنگ در تصویر
تمرکز تیم توسعه بر ساخت چیزی است که به منزله "انجام شده" (Done) شناخته می شود. انجام شده به منزله افزایشی قابل استفاده (Useable Increment) و یا افزایشی ای که بطور بالقوه قابل انتشار (Potentially Releasable Increment) است.
استاد اسکرام (Scrum Master) شکل آبی رنگ
وظیفه استاد اسکرام اطمینان از درک درست چارچوب اسکرام توسط بقیه اعضا ، کمک به همه برای درک چگونگی استفاده از چارچوب برای به دست آوردن حداکثر ارزش و پاسخگویی به نیازهای بازار و نیز رفع موانعی است که تیم توسعه در خلال کار با آن برخورد می کند وتوانایی رفع آن موانع را ندارد.
بین سه نقش ، یک ارتباط متقابل وجود دارد که هر نقش باعث ایجاد محیط و تفاهم برای سایر نقش ها می شود تا از پتانسیل خود به بهترین وجه ،استفاده کنند.
استعاره کشتی وایکینگ ها
یکی از مشخصه های بارز فرهنگ وایکینگ ها ، اراده آزاد (Free Will) آنهاست.البته این اراده آزاد برای خودشان می باشد نه برای بردگانی که آنها را به اسارت می گرفتند).رهبری در وایگینک ها مسیری را ارائه می دهد اما نمی تواند آن را به کسی اجبار کند.برای مثال هنگام سفر باکشتی کاپیتان کشتی بایستی خدمه ای را پیدا کند که با قصد سفر ( اعم از اینکه قصد جنگ،تجارت و یا اکتشاف سرزمین های ناشناخته باشد) موافقت نمایند.
کاپیتان
کاپیتان کشتی بایستی مسیر سفر و جهت کشتی را انتخاب نماید.کاپیتان از تجربه و درک خود برای هدایت کشتی به مقصد ناشناخته ها (؟) کمک می گیرد.در این سفر انتظار طوفان های سهمگین می رود و قطعا نیاز به تنظیم مداوم کشتی در امواج پرخروش وجود دارد.کاپیتان وظیفه هدایت کشتی و نیز مراقبت از بقیه خدمه برای پیدا کردن بهترین مقصد ناشناخته ها را بر دوش می کشد.
در اسکرام این نقش همان صاحب محصول است و بک لاک مجصول (Product Backlog) همان پاروی هدایت کننده کشتی است.
خدمه
خدمه کشتی کار پارو زدن و حرکت دادن کشتی به سمت مقصد ناشناخته ها را بر عهده دارند.در اسکرام این وظیفه بر عهده تیم توسعه است.ایشان از ابزارها و محیطی که در اختیارشان قرار دارد استفاده می کنند تا محصول و کارهای که به تدریج منجر به ساخت محصول می شود را انجام دهند.
افسر کشتی
درکشتی فردی وجود دارد که از درستی انجام کارها اطمینان حاصل پیدا می کند.به بقیه افراد کمک می کند تا نقش و وظیفه خود را بهتر بشناسند، کشتی و بادبان های آن را برای مخاطرات آب و هوایی آماده می کند و آهنگ پارو زدن تیم را با طبلی که در دست دارد، یکسان می کند.این همان استاد اسکرام می باشد.
بدون صاحب محصول
بدون استاد اسکرام
تیم کامل
به خاطر داشته باشید:
1-بدون تیم توسعه هیچ پیشرفتی حاصل نمی شود.
2-بدون صاحب محصول، مسیر سفر طولانی شده و تمرکز خود را ازدست می دهد.
3-بدون استاداسکرام،کشتی مستقیما به سمت مخاطرات پیش خواهد رفت.
4-با تیم کامل اسکرام،رسیدن به مقصد با تلاش و تمرکز بر اهداف اتفاق می افتد.