سید نوید حلمی
سید نوید حلمی
خواندن ۱ دقیقه·۶ سال پیش

بشنو این قصّه که با فریاد رفت

غزل ۴۲۵.

بشنو این قصّه که با فریاد رفت
بس که شیرین بود با فرهاد رفت

داستان عشق ما را باد گفت
پس بسان بادها بر باد رفت

بس که جسمانی بدید این چشمها
جان روحانی دگر از یاد رفت

تو میان اسمها ای روح گرد
آن بخوان با جان که بر لب شاد رفت

نام وی را زیستن خود زندگی ست
هر که با وی دوست شد آزاد رفت

نهی کرد از عقل و بر مِی حکم داد
دل چنین با پیرِ خوش ارشاد رفت

هر که با وی ساخت خوش بیراه شد
هر که بر وی تاخت بی بنیاد رفت

گفته شد هر کس که بر حق راه زد
عاقبت بی هوده همچون عاد رفت

در ره عشق تو حلمی راست شد
همچو شاگردی که خود استاد رفت

منبع: غزلیات حلمی
برای خواندن غزلیات حلمی در کتابخانۀ دلبرگ، روی آن کلیک کنید.

Painting by Jim Tsinganos
Painting by Jim Tsinganos
غزلیات حلمیغزل معاصرشعر فارسی معاصرادبیات عرفانیسید نوید حلمی
شاعر و‌ نویسنده youtube.com/@navidhelmi
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید