من دیوانه ام نه آنچه که تو میپنداریم. میگن دیوانه ها درک واقعی از اتفاقات پیرامونشون ندارند؛ این یک حرف خودخواهانه ست. تا حدی که دیوانه ها جایگاه اجتماعی خوشون رو دارن فقط ما نمیتونیم درکشون کنیم.
اینکه جای دیوانگان در تیمارستان باشه یه نه دلیل بر دیوانگی اونها نیست، شاید اونها عاقل تر از اونی هستن که ما تصور میکنیم.
شاید اونها از دست مای به ظاهر عاقل فرار کردن و خوشونو تو حصار تنهایی محصور کردن ، شاید پیامی واسه ما دارن که به خود بیایم... ای بشر آنچه که تو میپنداری نیست !!!
من دیوانه ای را ندیدم غمگین باشد.
دیوانگی اگر پریشان حالیست، اگر سرگذشت دیوانگان برای ما غمبار و دلسوزانه ست چرا چرا غمگین نشون نمیدن.
آدم باید به جنون برسه تا لذت زندگی رو به درستی و اونطوری که باید حس کنه وگر نه روال عادی گذران کردن عمر که همش خستگی و رخوت میاره و سراسر غمه..
من دیوانه ام. تو هم دیوانگی کن، انرژی درون خودتو بیرون بریز، آنچنان که تمام دنیا از آن توست، از آن ماست.
من دیوانه ام ، میخام دیوانگی کنم تا نگاه دیگران به رفتارهام عادی به نظر برسه ، فرقی برام نداشته باشه چه برداشتی از رفتار من خواهند داشت. فقط میخام آزاد و رها باشم .. آنطور خود میخواهم.