قبل از هر چیز این موسیقی به من در نوشتن این متن کمک کرد. [ Dreaming ]
اگر بخواهم زندگی خودم را به باتری در حال مصرفی تشبیه کنم، در حال حاضر سی درصد از حجم آن را استفاده کردم و باید بگویم با توانی که از خودم در روشن نگه داشتن نور کارخانههای ذهنم به کار گرفتهام خیلی زود فرسوده خواهم شد.
یک تفاوت در میان باتری واقعا و من وجود دارد و آن از کار افتادگیست که در من موجب فرسودگی خواهد شد و شاید مقدمه اتصالی زدن های بد موقع و نبود جریان کافی در شرایطی که بیشترین نیاز را به جریان برق داشتی.
باتریها لزومی برای استقامت و ماندن نمیبینند، آنان قلب نیستند و نسبت به آنچه در اطرافشان میگذرد بیتفاوتاند. قلبهای ما گاهی توانی برای ایجاد جریان خون کافی در رگهایمان را ندارند اما، نکتهای که وجود دارد ما نیستیم! قلبهاییست که با ما و هم ضرب ما هستند.
به خیالت همین دیروز بود که تمام ذوق در آیینه به خودم نگاه میکردم و میگفتم این منم و این تو.
زیبا نیست؟!
من خواستمت و باید بگویم خواستن، رسیدن است و چقدر شیرین بود لحظهی توانستن!
من با چند چیز زندگی میکنم و شاید مهمترینش نوشتن و خیالانگیز ترینش داشتن یک پنجره در اتاقم و دورنمایی از رهگذران در حال گذر است.
اعتراف میکنم که حس و حال هوشنگ مرادی کرمانی را الان و در همین لحظات حسابی بر میتابم. که مدتی روبهروی دکه روزنامه فروشی مشغول تماشای مردم بوده است(برگرفته از کتاب شما که غریبه نیستید).
چند بار در طول زندگیات دست به نوشتن نامه زدی و اگر بدانی چقدر آن کلمات سرشار از احساس و حال خوب هستند، دلت به چیز دیگری جز نامه راضی و قانع نخواهد شد.
و چه چالشی سختتر از صدا کردن مخاطب در آن! اصلا نامه نویس قهار کسی است که بداند مخاطبش را در نامه چگونه صدا بزند و چقدر آن لحظه شیرین خواهد بود... این طور نیست؟
میگویند رسیدن نامه از طرف دیگران در این زمانه سعادت میخواهد. یا شاید بهتر باشد بگویم خواندن نامه لیاقت میخواهد.
به دیدگاه من در نامه چهار حس انسان را در بر میگیرد.
تنها یک عنصر با حس پنجگانه فاصله دارد و چقدر میتواند نبود این حس نامهی ما را نابتر کند.
به امید نوشتن و سپس خواندن نامه...
یک گفتگوی خودمانی در میزگرد این هفته
امیدوارم از این نوشته لذت برده باشید.
حتما نظرتونو درباره این پست برام بنوسید و اینکه پاییز با تمام هیجانات شور انگیزش تمام شد.
من از لحظاتی که در این فصل گذراندم براستی عشق کردم.
شما چطور؟
میزگرد قبلی یک پیشنهاد داشتم که مورد توجه دوستان عزیز قرار گرفت.