
این مدل، یکی از رویکردهای کلاسیک و جامع به توانمندسازی است که بر دو بعد ساختاری و روانشناختی تأکید دارد. از منظر ساختاری، این مدل بر اهمیت عواملی نظیر اختیار تصمیمگیری، دسترسی به اطلاعات و منابع، و حمایت سازمانی تأکید میکند. زمانی که کارکنان از اختیار لازم برای تصمیمگیری در حوزه مسئولیتهای خود برخوردار باشند و به اطلاعات مورد نیاز برای انجام وظایفشان دسترسی داشته باشند، احساس مالکیت و مسئولیتپذیری بیشتری خواهند داشت. حمایت سازمانی، شامل فرهنگ سازمانی مثبت، روابط حمایتی بین مدیران و کارکنان، و فرصتهای رشد و پیشرفت است که نقش بسزایی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان ایفا میکند. از منظر روانشناختی، مدل کانگر بر احساس کنترل، شایستگی، معناداری و تأثیرگذاری کارکنان تأکید دارد. توانمندسازی واقعی زمانی اتفاق میافتد که کارکنان نه تنها از نظر ساختاری اختیار داشته باشند، بلکه از نظر روانشناختی نیز احساس کنند که قادر به انجام مؤثر وظایف خود هستند و کارشان برای سازمان ارزشمند است.
شاخصهای کلیدی این مدل عبارتند از:
با پیشرفت سریع فناوری، مدلهای توانمندسازی پرسنل نیز دستخوش تحول شدهاند و رویکردهای نوینی ظهور کردهاند. مدل دیجیتال توانمندسازی، بر بهرهگیری از فناوریهای نوین برای توسعه قابلیتهای کارکنان تأکید دارد.
مولفههای نوین این مدل شامل موارد زیر است: