ویرگول
ورودثبت نام
Hassan Nassiri
Hassan Nassiri
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

جنگ سكوت و كلام





ما گفتگو رو بلد نيستم؛ وقتى كه بايد سكوت كنيم و بشنويم حرف ميزنيم، وقتى كه يكى فقط به حرف هاى ما نياز داره ساكت مى شويم!

وقتى كه بايد كلمه هاى ما بشه دو تا دست دور كمر يار كه آرومش كنه ميشه يه خط باريك تازيانه روى كمرش. وقتى هم كه بايد با گفته هايمان سنگينى اوضاع را از سينه خود بلند كنيم با سكوت خود را خفه مى كنيم.

گفتنى ها كم نيست، من و تو كم گفتيم؛ مثل هذيان دم مرگ از آغاز چنين درهم و برهم گفتيم.

به قول نزار قبانى:

بيم آن دارم كه زياد با تو سخن بگويم مبادا خسته شوى و بيم آن دارم كه سكوت كنم مبادا گمان كنى ديگر براى قلبم مهم نيستى!




سكوتحمايتدل نوشتهرابطهتاسيان
يادآورِ حال فراموش شده ات?
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید