ویرگول
ورودثبت نام
کامیار ارباب ‌زی
کامیار ارباب ‌زی
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

مشکلِ خودمون

بزرگترین مشکلات شخصیتی هر شخصی، از دوران ببچگیش سرچشمه می‌گیره. کودکی، دورانی که پدر و مادر باید به بهترین نحو ممکن فرزندشون رو بزرگ کنن اما به دلیل عدم آگاهی و نداشتن اطلاعات مناسب برای تربیت درست، معمولاً بچه‌ها با مشکلات زیادی بزرگ می‌شن، مشکلاتی که اونقدر عمیق ریشه می‌گیره که اگر توی بزرگسالی آدم بخواد قدمی برای اصلاحشون برداره، خیلی خیلی باید سختی بکشه و تلاش زیادی بکنه.

اما حالا که بزرگ شدیم این مسئولیت به دوش ماست که بتونیم خودمون رو بسازیم و حرکت بدیم و یاد بگیریم که چطور باید به نحو احسنت فرزند دلبندمون رو رشد بدیم.

صحبت‌های زیادی توی این زمینه وجود داره و من قصد دارم به یکی از مهمترین‌هاش اشاره کنم که همین الان همه آدمای روی کره زمین باهاش مشکل دارن و هر آدمی که به موفقیت‌های بزرگی رسیده باید این ویژگی رو در وجود خودش داشته باشه.

اعتماد به نفس؛

یک ابزار قدرتمند برای رسیدن به خواسته‌هامون ولی توی وجود بسیاری از افراد خیلی ضعیف هستش. که عمده این ضعف شخصیتی از بچگی سرچشمه می‌گیره و توی اون دوران، وقتی ما به عنوان یک بچه کنجکاو کاری رو انجام می‌دادیم و جایی سرک می‌کشیدیم، اغلب اوقات تحقیر می‌شدیم و رفتار بدی با ما می‌شد. با این عنوان که «بچه باید مؤدب باشه» «بشین سرجات دیوونم کردی» «اگر نشینی می‌برمت بهت آمپول بزنن» و از این قبیل موارد. که همه و همه باعث خراب کردن و تضعیف قوه‌ی اعتماد به نفس بچه میشه، دقیقا توی همون نقطه و سن و سالی که باید این ویژگی رو توی بچه پرورش داد، ما داغون‌ترشم می‌کنیم و این گیر دادن‌ها ادامه دارد تا ….

تا زمانی که اون بچه بزرگ میشه و به سن و سال استقلال‌طلبی می‌رسه و متأسفانه به خاطر عادتی که روی رفتارش ایجاد شده، اگر کسی نباشه بهش گیر بده، خودش به خودش گیر میده و وظیفه خطیر اطرافیان رو به دوش می‌کشه.

بله؛ اکثر ما عادت داریم که به خودمون گیر بدیم و خودمون عاملی بشیم برای تضعیف قوه اعتماد به نفس و عدم پیشرفت خودمون. مثل وقتی که به دانشگاه میریم و با نمره بدی که می‌گیریم، خودمونو تحقیر می‌کنیم یا وقتی که مرتکب اشتباهی می‌شیم که کسی حتی متوجه‌ش نشده، نمی‌ذاریم بدون سرزنش از زیر بار این مسئولیت شونه خالی کنیم و همه ابعاد شخصیتی‌مون رو زیر سؤال می‌بریم و بی‌رحمانه به درونمون حمله می‌کنیم.

درونی که خیلی خیلی بیشتر نسبت به بیرونمون نیاز به مراقبت داره!

دقیقا مثل مواظبت از پوستتون که کرم ضد آفتاب می‌زنین تا پوستتون نسوزه، باید برای درون هم التیام و درمانی پیدا کرد و بهش توجه کرد.

باور کنین هیچکس به خوبی خودمون نمی‌تونه اعتماد به نفس وجودی‌مون رو تخریب کنه و همش به این بستگی داره که ما چقدر ارتباط درست و مطلوبی با درونمون داشته باشیم. ارتباطی که متأسفانه هیچکس تا حالا بهمون نگفته مهمه.

اما حالا که می‌دونیم و آگاهی کسب کردیم باید بیشتر حواسمون باشه؛ اگر ما نتونیم خودمون رو دوست داشته باشیم، به معنای واقعی کلمه نمی‌تونیم عشق پایداری رو نصیب کسی کنیم. ارتباط ما با درونمون روی هر چیزی، از موفقیت و رشد و روابط خوب و موقعیت شغلی خوب و و و و اثر گذاره!

می‌دونم شاید سخت باشه که بخواین برای روزهای اول روی حرف‌هایی که خودتون به خودتون می‌گین تمرکز کنین و به اونا گوش بدین، ولی با سپری شدن زمان این کار براتون راحت‌تر و راحت‌تر میشه و به مرحله‌ای می‌رسین که به راحتی می‌تونین خودتون رو تحسین کنین.

بنابراین به جای توجه بیش از حد به محیط اطراف و گشتن دنبال مقصر (حتی پدر و مادرهای زحمت‌کشمون) باید یکم به خودمون توجه کنیم و مراقب صحبتای درونیمون باشیم.

این صحبت‌ها می‌تونن کل زندگی‌ ما رو عوض کنن و حتی برگ بازنده لحظات سخت زندگی رو، به برگ برنده تبدیل کنن.

به قلم کامیار ارباب زی


برای خوندن بیشتر به وبلاگ وبسایتم سر بزنین :)

وبسایت من
وبسایت من


لطفاً نظر خودتون رو با من در میون بذارید :)


اعتماد به نفسخودسازیتربیت فرزندخانوادهآموزش
پسرکی هستم که اندک صدای دلنشینی دارد و قلمی هم در نوشتن آنچه در دل دارد؛ برای خواندن و شنیدن بیشتر به وبسایت پسرک سر بزنید http://kamyararbabzi.ir/
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید