یه روز حدود سال ۹۳ یا ۹۴ بود. با مانی قاسمی صحبت میکردم، ازش پرسیدم به نظرش اگر یه عنوان شغلی بخواد بهم بده، اون چی میتونه باشه. بدون مکث گفت «مدیریت محصول.» از همون زمان مسیرم رو پیدا کردم و وارد دنیای مدیریت محصول شدم. در طی این سالها، از کارهای اجرایی گرفته تا گرافیک دیزاین، برنامهنویسی و هوش مصنوعی رو به شکل تخصصی و عمیق دنبال کردم، نه فقط سطحی و گذرا. کارهایی که در گیتهاب به اشتراک گذاشتم، نمود این مسیر و تجربههای فنی مختلفیه که نشون میده برای من این شغل، خیلی فراتر از فقط یه عنوان بوده.
"مهارت کدنویسی، برای من یک زبان برای بیان ایدهها بوده، نه فقط یک ابزار."
این روزها، هوش مصنوعی داره تمام قواعد قدیمی رو به هم میریزه، و نقشهایی که زمانی برای پرورش و شکلدادنشون عمر میذاشتیم، حالا دارن تغییر میکنن. برای من، هوش مصنوعی چیزی فراتر از یک ابزار سریعتر و بهتر بوده، یک فرصت برای بازاندیشی عمیقتر. کدنویسی همیشه بخشی از ابزارهای من برای خلق و اجرای ایدهها بوده. خیلی وقتها، خودم به تنهایی پروژهها رو پیش بردم، کد زدم، و چندین ریپازیتوری موفق و پرطرفدار دارم که هرکدوم به نوعی به کار اومدهان. از توسعه پلاگینهای خاص برای فیگما گرفته تا اپلیکیشنهای مختلف، این تجربهها همیشه مسیر رو برای اجرای بهتر ایدههام روشنتر کردن.
"هوش مصنوعی، عضوی از تیم ما شده، چیزی فراتر از یک ابزار، بلکه همکار و همیار در تمام مسیرهای توسعه."
آینده برای «سهگانهسازها»ست
به نظرم در آیندهی نزدیک، دیگه افراد به این راحتی نمیتونن تنها در یک مهارت متخصص باشن و جایگاهشون رو حفظ کنن. امروزه، از یه مدیر محصول احتمالا فقط انتظار استراتژی و برنامهریزی ندارن. باید بتونه طراحی بدونه، اصول کدنویسی رو بفهمه و حتی خودش پروژههایی رو کدنویسی کنه و به مرحلهٔ اجرا برسونه، و از ابزارهای جدید هوش مصنوعی نهایت بهره رو ببره. «سهگانهسازها» دارن میان، آدمایی که تخصص در سه زمینهی کلیدی، یعنی مدیریت، طراحی و کدنویسی، رو با خودشون دارن. شاید این ایده اولش نگرانکننده به نظر بیاد، اما وقتی ابزارهایی داریم که یادگیری رو سریعتر میکنن، این مسیر نهتنها شدنی، بلکه جذابتر از همیشه است.
کار تیمی بدون مرز و محدودیت نقشها
در شرکتهای سنتی، همیشه چیزی به نام «مسیرها» وجود داره. طراح، فقط طراحی میکنه، مدیر محصول، فقط استراتژی میریزه، مهندس، فقط کد میزنه. اما امروز در تیمهای هوش مصنوعیمحور، دیگه خبری از این مرزبندیهای قدیمی نیست. شاید به دلیل تجربههای شخصیام در کدنویسی و طراحی، برام آسونتر بود که این مسیرها رو کنار بذارم. در تیمهایی که بدون مرزبندی نقشها کار میکنن، پروژهها سریعتر و با کیفیت بهتر جلو میرن، و این رو بهخوبی تجربه کردم.
"آینده از آن کسانی است که مرزها را میشکنند و از هر فرصتی برای یادگیری استفاده میکنند."
تغییر برای همه لازمه، حتی مدیران
یه زمانی فکر میکردم که تغییرات بیشتر در سطح تیمها اتفاق میافته، اما به مرور فهمیدم که هوش مصنوعی، حتی مدیران رو هم مجبور به بازنگری میکنه. به جایی رسیدم که دیگه نمیشد فقط از دور نظارت کرد و انتظار داشت که تیم با بهرهوری بالا کار کنه. حالا نیاز به درکی عمیقتر از ابعاد مختلف کار و هماهنگی با تکنولوژیهای نوین دارم. در نهایت، تغییرات در سطح رهبری هم لازم شد تا بتونم به تیم کمک کنم، از بودجهبندی گرفته تا منابع انسانی و پشتیبانی از ابزارهای هوش مصنوعی.
پذیرش تغییر، سریعتر از همیشه
باور من اینه که کدنویسی، طراحی و مدیریت محصول در کنار هم، فقط یه ترکیب حرفهای نیست، بلکه یه روش برای دیدن دنیاست. هوش مصنوعی به این روش دیدن دنیا یه لایه دیگه اضافه کرده. هر روز که میگذره، متوجه میشم که باید سرعت خودمون رو با اون هماهنگ کنیم و برای چالشهای تازه آماده باشیم. شاید رمز موفقیت در آینده نه فقط در ابزارهایی باشه که استفاده میکنیم، بلکه در میزان انطباق و پذیرش تغییری که به زندگیمون راه میدیم.
برای من، این مسیر تازه یعنی آزادی در خلق و اجرا. هر کسی که این رو باور کنه و بتونه با ابزارهای تازه خودش رو مجهز کنه، میتونه این مسیر رو پیش ببره و به جایی برسه که همیشه آرزوش رو داشته.