خواه آنها خود را به خاطر اشتباهی که دیروز مرتکب شدهاند کتک میزنند، یا نگران این هستند که فردا چگونه موفق میشوند ، افرادی که بیش از حد فکر میکنند گرفتار افکار ناراحتکننده هستند. ناتوانی آنها در بیرون آمدن از سر خود آنها را در حالت اضطراب دائمی قرار می دهد.
در حالی که همه گاهی اوقات بیش از حد به چیزهایی فکر می کنند، به نظر می رسد که برخی افراد نمی توانند رگبار دائمی افکار را خاموش کنند. مونولوگ درونی آنها شامل دو الگوی فکری مخرب است -- نشخوار کننده و نگران کننده.
نشخوار کردن شامل بازخوانی گذشته است. افکار ممکن است شامل موارد زیر باشد:
فکر کردن بیش از حد به چیزها فقط یک مزاحمت نیست. می تواند آسیب جدی به سلامتی شما وارد کند.
تحقیقات نشان می دهد که تمرکز بر کمبودها، اشتباهات و مشکلات خطر ابتلا به مشکلات سلامت روان را افزایش می دهد. و با کاهش سلامت روانی، تمایل شما به نشخوار فکری افزایش می یابد، که می تواند منجر به چرخه معیوب شود که شکستن آن سخت است.
مطالعات همچنین نشان می دهد که افراط در تفکر منجر به ناراحتی عاطفی جدی می شود. برای فرار از این پریشانی، بسیاری از افرادی که بیش از حد فکر می کنند به راهبردهای مقابله ای ناسالم مانند الکل یا غذا متوسل می شوند.
اگر بیش از حد متفکر هستید، احتمالاً از قبل میدانید که نمیتوانید بخوابید، زمانی که ذهنتان خاموش نمیشود. مطالعات این را تایید میکنند و دریافتند که نشخوار فکری و نگرانی منجر به ساعات خواب کمتر و کیفیت خواب ضعیفتر میشود.
آگاهی اولین قدم برای پایان دادن به تفکر بیش از حد است. شروع به توجه به طرز فکر خود کنید. وقتی متوجه شدید که در ذهن خود بارها و بارها وقایع را تکرار می کنید، یا نگران چیزهایی هستید که نمی توانید کنترل کنید، اذعان کنید که افکار شما سازنده نیستند.
به راحتی می توان با افکار منفی غرق شد. بنابراین قبل از اینکه به این نتیجه برسید که مریض شدن باعث اخراج شما می شود یا فراموش کردن یک ضرب الاجل باعث بی خانمان شدن شما می شود، اذعان کنید که افکار شما ممکن است به شدت منفی باشد. یاد بگیرید که اشتباهات فکری را بشناسید و جایگزین کنید، قبل از اینکه آنها شما را به یک دیوانگی کامل تبدیل کنند.
تمرکز بر مشکلات شما مفید نیست - اما به دنبال راه حل است. از خود بپرسید که چه گام هایی می توانید بردارید تا از یک اشتباه درس بگیرید یا از مشکلی در آینده اجتناب کنید. به جای اینکه بپرسید چرا این اتفاق افتاد؟ از خود بپرسید که در مورد آن چه کاری می توانم انجام دهم؟
نوش جان کردن روی مشکلاتتان برای مدت طولانی مفید نیست، اما تأمل کوتاه می تواند مفید باشد. به عنوان مثال، فکر کردن در مورد اینکه چگونه می توانید کارها را متفاوت انجام دهید یا تشخیص مشکلات احتمالی در برنامه خود، می تواند به شما در انجام بهتر در آینده کمک کند.
20 دقیقه "زمان تفکر" را در برنامه روزانه خود بگنجانید. در طول این مدت، به خودتان اجازه دهید نگران باشید، نشخوار فکر کنید، یا درباره هر چیزی که می خواهید فکر کنید. سپس، هنگامی که زمان شما تمام شد، به سمت چیزی مولدتر بروید. وقتی متوجه شدید که خارج از زمان برنامه ریزی شده به چیزهایی بیش از حد فکر می کنید، به خود یادآوری کنید که بعداً به آن فکر خواهید کرد.
زمانی که در حال زندگی می کنید غیرممکن است که دیروز را دوباره تکرار کنید یا نگران فردا باشید. متعهد شوید که از اینجا و اکنون بیشتر آگاه شوید. درست مانند هر مهارت دیگری، تمرکز حواس به تمرین نیاز دارد، اما با گذشت زمان، می تواند تفکر بیش از حد را کاهش دهد.
به خود بگویید که به چیزی فکر نکنید، می تواند نتیجه معکوس داشته باشد. هر چه بیشتر سعی کنید از ورود این فکر به مغزتان جلوگیری کنید، احتمال بیشتری وجود دارد که همچنان ظاهر شود.
مشغول شدن به یک فعالیت بهترین راه برای تغییر کانال است. ورزش کنید، در مورد موضوعی کاملاً متفاوت وارد گفتگو شوید یا روی پروژه ای کار کنید که ذهن شما را از رگبار افکار منفی منحرف می کند.