داشتم بخش «پستها و پیشنویسها» رو میدیدم و تعداد خیلی زیاد پیشنویسهایی «بدون عنوان» که از چهار پیش تا سه ماه پیش خاک خوردن. بعضیاشون رو حتی یادم نمیاد که چطور میخواستم ادامه بدم یا اصلا چرا نوشتمشون. همینه که تنبلی بده! یه سریشون رو در ادامه میذارم.
به دنبال تاریخ امروز که میگشتم دیدم درگذشت الکساندر سولژنیتسین هم هست. او بهخاطر کنش سیاسیاش به هشت سال زندان در اردوگاههای کار اجباری «گولاک» محکوم شد. در یکی از کتابهایش به نام «مجمعالجزایر گولاک» اینطور میگفت که مدیریت آنجا با آنهمه زندانی تنها با زندانبانان حکومتی میسر نبود و از تعدادی از خود زندانیها برای این کار استفاده میکردند. چهقدر در همهجا و همهچیز این صدق میکند! این کرونا اینقدر افسارگسیخته میماند اگر از خودمان، کسانی با ماسک نزدنها و مراقبتنکردنها، همراهیاش نمیکردند؟
1-
این برنامهای که باهاش روزانه ورزش میکنم جالبه. خودش زمان میگیره، زمان استراحت میده، برنامههای مختلف تعیین میکنه و ... . واقعا هم به صدای این خانمی که همراهی میکنه خو گرفتم :) یه جاهایی توصیهی خیلی خوبی میکنه: "breathe regularly"
و چقدر لازمه، همه جا، قبل از حرکت، قبل از تصمیمگرفتن!
2-
به یک بیحسی و کرختی غیرموضعی دچار شدم که نمیتونم به چیز خاصی نسبتش بدم و دلیلش رو بفهمم و از طرفی به همه چیز و همه کس هم میتونم ربطش بدم! دلم میخواد دراز بکشم به سقف نگاه کنم، نقطه شروع فکر کردنم رو ثبت کنم و ببینم بعد از دو ساعت به کجا رسیدم و آیا میتونم مسیر رو برگردم عقب تا اون نقطه شروع؟ (قطعه نه!) و بهانه بودن آدمها بیشتر شده در من، انتخاب این بخش از مغز (یا قلب یا هردو) برای این کار هم جالبه از دور دور و از نزدیک نزدیک انتخاب میکنه، حالت وسط نداره :)
و درنهایت باتوجه به ایام مبارک امتحانات نه به فکر کردن اول میرسم و نه به مصاحبت آخر. میگذره ولی... .
این ترم درسی دارم به اسم «تئوری تصمیمگیری».
اینجا، تصمیم درست رو اینطور تعریف میکنیم:
از دیدگاه خود تصمیمگیرنده معمولا تصمیم درست را انتخاب آگاهانه گزینهای از بین گزینههای موجود در مساله تصمیمگیری میدانیم که در زمان تصمیمگیری، حاصل و پیامد آن موجب شود که تصمیمگیرنده در موقعیت بدتری(بهتری) نسبت به سایر گزینهها قرار نگیرد(گیرد).
دید اول، که میگه در حالت بدتری قرار نگیره، یک دید محافظهکارانه است که با اولین ویژگیای که به طور عام برای تصمیم درنظر میگیریم مطابقت داره: بر پایه عقل و منطق
دید دوم اما، که میگه بهترین تصمیم گرفته بشه، تاکید میکنه که این بهترین تصمیم لزوما منطقیترین تصمیم ممکن نیست!
ای کاشکی میان منستی و دلبرم
پیوندی این چنین که میان منوغم است