ویرگول
ورودثبت نام
yalda ahmadi moghaddam
yalda ahmadi moghaddam
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

یادداشتی بعد از خوانش کتاب اتحادیۀ ابلهان


نمی‌شود از اسم سخت شخصیت اول کتاب به‌راحتی گذشت. ایگنیشس! این اسم شما را به‌سمت انسانی هدایت می‌کند که تمام‌و‌کمال اسطورۀ صفت‌های منفی است. متوهم بی‌مصرف آشفته‌حال به‌درد‌نخور و... صفت‌هایی که خواننده را مجاب می‌کند تا کتاب را تا انتها دنبال کند. حتی اگر در سطرسطر آن احساس چندش‌آور شما را راحت نگذارد. او یک زندگی کاملاْ معمولی دارد. بدهی‌های فراوان، وضعیت اقتصادی بسیار ضعیف و مادر مشروب‌خوار.

بله، این زندگی ایگنیشس بیکار و البته آرمان‌گراست که شما به‌عنوان مخاطب از همان صفحه‌های اول کتاب متوجه این موضوع می‌شوید. او از دنیای بیرون متنفر و از آدم‌هایش فراری است. تختش را به دنیای بیرون ترجیح می‌دهد و با دیدن تلویزیون و در کنار مادر گذران زندگی می‌کند.

باید تغییری رخ دهد. باید به بیرون از این دنیای کوچک قدم بگذارد. باید شرایطی فراهم شود تا ایگنیشس از این خمودگی و از این وضعیت کسالت‌بار دور شود. محال است کتاب را به انتها برسانید و جزئیات ریزی که نویسنده برای این شخصیت در نظر گرفته است، از یاد ببرید.

سبیل چرب و چای کیسه‌ای و توصیف‌های متعددش دربارۀ وضعیت معده اش....

بستر اصلی این داستان مرتبط است با شغل عوض کردن‌های پی‌درپی که باعث می‌شود ایگنیشس تجارب مختلفی را از سر بگذراند و در این روند می‌کوشد به شیوة خود به وضعیت موجود اعتراض کند. موضوع مهم دیگری که باید به آن اشاره کرد جایگاه این شخصیت است که به‌عنوان راوی اصلی قرار نگرفته است. در کنار بیان شدن اتفاقات مربوط به ایگنیشس از زاویۀ دید دانای کل و سپس سرکشیدن به یادداشت‌های روزانۀ او و خواندن درونیات، افکار و احساسات مختلفش درمورد همه‌چیز، چند روایت دیگر هم در این داستان وجود دارند که به‌طور موازی و در کنار هم، پیش می‌روند و همگی، به‌طریقی با یک‌دیگر ارتباط دارند. اختلاف طبقاتی، نژادپرستی، مسئلۀ نداشتن شغل متناسب با تحصیلات، نظام سرمایه‌داری، دنیای مدرن و شیوة زندگی در آن موضوعاتی‌اند که خیلی پررنگ و آشکار به آن پرداخت شده است و مورد نقد قرار گرفته است. در کل داستان، ایگنیشس را فردی آرمان‌گرا و انتقادی، فاقد عمل‌گرایی می‌شناسیم. در صورتی‌ که این فرد در عمل پا پس می‌کشد و در عمل آن عصیان و اعتراضی که در یادداشت‌هایش وجود دارد، نمایان نمی‌کند. این از ویژگی منحصربه‌فرد شخصیت داستان است.

تبدیل نشدن به قهرمان و پایین آوردن بار انتظارات و نشان دادن خاکستری‌ها نه سیاه‌وسفید بودنشان همه‌وهمه از نقاط مثبت داستان حکایت دارد. شخصیت مادر وابستگی روحی زیادی به پسرش دارد. به‌دلیل شرایط زندگی و وضعیت ایگنیشس هر روز حالش بدتر می‌شود. تنفر و عشق به فرزند را می‌توان همواره در شخصیت مادر دید که منجر به فاصله بین آن دو می‌شود.

نویسنده: جان کندی تول

مترجم: پیمان خاکسار

نشر چشمه

https://taaghche.com/book/37712/%D8%A7%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D8%A8%D9%84%D9%87%D8%A7%D9%86

اتحادیه ابلهانجان کندی تولپیمان خاکسارنشر چشمهمترجم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید