اجایل و اسکرام در چندسال گذشته بهگونهای توجه مهندسان و مدیران صنایع نرم افزاری را به خود جلب کردهاند که بعضی از آنان فکر میکنند اگر در یک پروژه با اجایل و اسکرام کار نکنند، موفقیتی در کار نیست.
این تفکر آنقدر فراگیر شده که حاضر نیستیم برای یکبار هم که شده بایستیم و از خود بپرسیم «آیا واقعا برای این پروژه به اجایل نیاز داریم یا نه؟»
پیروی از اجایل بسیار خوب است اما مشکل از جایی شروع میشود که مردم دیدگاه اشتباهی درباره اجایل پیدا میکنند.
عدم درک صحیح اجایل و اسکرام میتواند باعث خسارتهای زیادی به تیم و کسب و کار شود و در نهایت نیز میتواند باعث بروز مشکل در روند اجرای پروژه شود.
در اینجا به رایجترین اشتباهات و باورهای نادرست درباره اجایل و اسکرام اشاره شده است. پس دفعه بعد که میخواهید از اجایل و اسکرام در پروژههای خود استفاده کنید، این نکات را در نظر بگیرید و مطمئن شوید که در دام این باورهای نادرست و مرگبار نمیافتید.
۱ هر کسی میتواند اسکرام مستر باشد.
واقعیت: اسکرام مستر باید شخصی باشد که در رویدادهای اسپرینت و استندآپهای روزانه احساسات شخصی خود را دخیل نکرده و همیشه جریان رویدادها را در مسیر هدف نگه دارد.
البته هرکسی میتواند اسکرام مستر باشد، به شرطی که بتواند با کمک هوش هیجانی خود با عقاید، بحثها و تمایل برخی افراد برای دور کردن ذهن تیم از هدف مقابله کند. در حقیقت پیش نیاز اسکرام مستر بودن، داشتن هوش هیجانی بالاست.
۲ جلسه بیشتر یعنی اسکرام به خوبی پیش میرود.
واقعیت: اسکرام فقط پنج رویداد دارد. (کیک آف، پلنینگ یا برنامهریزی، اسکرام روزانه، بازنگری فنی و گذشته نگر یا رترو)
با وجود این رویدادها، جلسات بیشتری نیاز نیست و اگر در برنامهریزی شما، جلسات کوتاه زیادی وجود دارد، پس اسکرام در سازمان شما درست اجرا نمیشود.
۳ اسکرام روزانه جلسه گزارش است.
واقعیت: اگر فکر میکنید اسکرام روزانه مانند جلسه گزارش وضعیت اسپرینت است، اشتباه میکنید.
حتما بارها دیدهاید که در این رویداد اعضای تیم درباره آنچه دیروز انجام دادهاند و امروز چه میکنند حرف میزنند و درباره فیچرها با هم بحث میکنند.
در عوض جلسه گزارش وضعیت اسپرینت جایی است که اعضای تیم اسکرام دور هم جمع میشوند و با همکاری یکدیگر روند پیشرفت پروژه را بر اساس تلاشهای انجام شده در مقابل هدف نهایی بررسی میکنند. در آخر نیز به این نتیجه میرسند که سرعت پیشرفت مناسب است یا نه.
۴ سرعت و وزن انجام کارها با هم برابر است.
واقعیت: این فرض کاملا اشتباه است و از آنجایی میآید که میگوییم اگر کاری با سرعت بیشتری انجام شود، به هدف نهایی دست پیدا میکنیم. بهنظر شما این درست است؟
مانند این است که بگوییم تیم با سرعت بالایی در حال ایجاد سیستم اتوماسیون است. آیا این موضوع باعث میشود حمل و نقل محصول سادهتر شود؟ پاسخ منفی است.
در جلسات اسکرام ما بر ارزش کارها تمرکز میکنیم و به زمان کاری نداریم. البته ممکن است که تلاشهای یک روز کاری باعث پیشرفت ۱۰ درصدی در وزن کارها شود اما نمیتوان این دو را یکی دانست.
۵ فقط افراد فنی میتوانند اسکرام مستر باشند.
واقعیت: افراد فنی تا وقتی میتوانند اسکرام مستر باشند که دیدگاه فنی آنان با مسئولیتهای اسکرام مستری تداخل نداشته باشد. برای تضمین اینکه مشکلی پیش نیاید بهتراست یک فرد غیرفنی را به عنوان اسکرام مستر انتخاب کنید. به این ترتیب میتوانید مطمئن شوید که بحثها در محدوده زمانی باقی میماند و تمرکز جلسات بهم نمیخورد.
۶ اسپرینت صفر یک ضرورت است.
واقعیت: این روزها استفاده از اولین اسپرینت به عنوان اسپرینت خالی یا اسپرینت صفر متداول شده است. در قالب این اسپرینت تیم باید فرصت آشنایی با سیستم را به دست بیاورد.
این روش به این دلیل به وجود آمده که مشتری، ذینفعان یا مدیران گاهی فشارهای ناعادلانهای به تیم وارد میکنند تا از همان روز یا هفته اول تحویل محصول را شروع کنند. بهتر است با ذینفعان صحبت کنید و مفهوم اسپرینت صفر را توضیح دهید. هرچند که خلاف ارزشهای اجایل و اسکرام است.
۷ پروژههای اسکرام سریعتر و ارزانتر هستند.
واقعیت: بله، درست است اما فقط در صورتی که در محیط مناسب مورد استفاده قرار بگیرند. اگر از اسکرام برای یک پروژه اشتباه و نامتناسب استفاده کنید، علاوه بر صرف هزینه بیشتر، زمان بیشتری از دست میدهید. بهعنوان نمونه برای تولید اپلیکیشن موبایلی میتوانید از اجایل استفاده کنید اما برای توسعه سیستم عامل شاید مناسب نباشد. یا برای پروژههای راهسازی میتوانید از اجایل کمک بگیرید اما برای پروژههای سد سازی خیر.
۸ بکلاگ اسپرینت تعهدی است که در هر شرایطی باید اولویت باشد.
واقعیت: غلط است. بکلاگ اسپرینت مجموعهای از کارهاست که در طول اسپرینت تکمیل میشود اما تکمیل ۱۰۰ درصدی آن اجباری نیست. به عبارت دیگر برای تکمیل بکلاگ نیازی به اضافهکاری ندارید و نیازی نیست شب در محل کار بخوابید. میتوانید هر اسپرینت به اندازه ظرفیت تیم کار بردارید.
اگر در انتهای اسپرینت کاری از بکلاگ باقی ماند یعنی یا برنامهریزی صحیح نبوده یا مشکل ظرفیت غیر منتظرهای پیش آمده و باید رفع شود. در این مواقع باید باقیمانده را به بکلاگ محصول اضافه کرد و براساس اولویت در اسپرینتهای آینده آورد.
۹ کیفیت را میتوان برای استقرار سریعتر نادیده گرفت.
واقعیت: برای تحویل سریعتر، کیفیت نباید به خاطر بیفتد. با کمک KPI (شاخص کلیدی عملکرد) در سراسر مراحل تولید و توسعه از کیفیت محصول مطمئن شوید.
۱۰ بکلاگ صفر به معنی موفقیت در اسکرام است.
واقعیت: اگر فرض کنیم این مورد صحیح است، پس چرا محصول هنوز به درآمدزایی نرسیده است؟ اجرای فهرست کامل کارها حس موفقیت را زنده میکند اما این حس تضمینی بر وجود آن نیست. این مفهوم باید با ارزش و کیفیت سنجیده شود.
ترجمه آزاد: 10 deadly myths of Agile and Scrum