برای خواندن مدیریت محصول بخش اول روی لینک زیر کلیک کنید:
https://vrgl.ir/FULor
نکات مهم:
مرحله بعدی برای استراتژی محصول جایگاه یابی برای محصول است.پیامی که محصول به مخاطبان میدهد و مخاطبان محصول را چگونه درک کرده اند جایگاه محصول است.بعد از پیدا کردن بازار هدف باید نوع پیامی که محصول به مخاطبان میدهد را کشف کنید و سپس بهترین کانال ارائه آن را نیز پیدا کنید.
هنگامی که گروهی از افرادی(Customer Segment) را که محصول را برای آنها ایجاد می کنید بشناسید و زمانی که شخصیت(های) مشتری(پرسونا) خود را داشته باشید، می توانید ارزش ها و نیازهای اصلی آنها را به مزایا/قابلیت/امکانات محصول تبدیل کنید که برای آنها جذاب ترین به نظر برسید و سپس شما می توانید پیامی ایجاد کنید که با آنها سازگاری داشته باشد.
برای جایگاه یابی محصول در بازار، باید ویژگی هایی منحصر به فرد داشته باشد که محصول شما را از دیگر رقبا متمایز کند.جفری مور نظریه پرداز معروف سازمان ها در حوزه مدیریت، در مورد فرمول جایگاه یابی محصول اینگونه بیان میکند:
برای (مشتری هدف) که (مشکل یا نیاز خاصی دارد)، محصول ما یک (دسته بندی محصول) است که (این مزیت کلیدی را ارائه می دهد / این مشکل را حل می کند / این نیاز را برآورده می کند). برخلاف (اولین روش جایگزین رقابتی)، محصول ما (این ارزش منحصر به فرد را ارائه می دهد).
مشتری هدف: گروهی خاصی از مشتریان/مخاطبان/Customer Segment
اولین روش جایگزین رقابتی: اولین روشی که مشتری برای حل آن مشکل هم اکنون از آن استفاده میکند.
مثال در مورد ابزار مدیریت محصول شرکت Infinity:
برای مدیر محصولی که روش دارد اما ابزاری برای پشتیبانی از آن ندارد، Infinity یک راه حل انعطاف پذیر است که به آنها اجازه می دهد سیستم خود را بسازند و هر بخشی از چرخه عمر محصول را سازماندهی کنند. بر خلاف سایر ابزارهای موجود در بازار که یک سیستم ثابت را ارائه می دهند، Infinity به کاربر این امکان را می دهد که سیستم مدیریت محصول انعطاف پذیر خود را ایجاد کند.
بخاطر داشته باشید جایگاه یابی محصول/موقعیت یابی محصول به معنای ایجاد یک پیام/سیگنال قانع کننده برای مشتری است.تعریف و تدوین جایگاه محصول بعنوان زیرساخت استراتژی محصول بسیار پرکاربرد و مهم است.
برای کشف جایگاه محصول از ماتریس ها موقعیت یابی استفاده کنید.دو محور اصلی این ماتریس قیمت و کیفیت هستند اما برای برخی محصولات یا بر اساس سیاست های تیم محصول ممکن است متفاوت باشد.دو محور دیگر باید پارامتر یا جنبه های دیگر محصول باشد که در بازار برای مقایسه مشتریان از آنها استفاده میکنند.
مثال برای مقایسه ابزار های مدیریت پروژه:
مزیت رقابتی محصول شما چیست؟
مزیت رقابتی محصول یکی از مهمترین شاخص های موفقیت محصول است، اگر محصول شما وارد بازار شود یا شما ایده ای بابت طراحی یک محصول داشته باشید در بهترین حالت محصول شما بین حداقل 3 رقیب باید بتواند بازی/رقابت کند.پس باید پاسخ مناسبی برای این سوال داشته باشید که واقعا چرا محصول شما باید مورد پذیر مخاطب قرار بگیرد؟؟؟
شاید طراحی زیبا تر جز مزیت شما باشد! شاید ویژگی خاصی محصول شما دارد! شاید موضوع پشتیبانی بیشتر یا قیمت کمتر مزیت رقابتی شما باشد! مهم ایجاد انگیزه جدی برای گروه مشتریان هدف میباشد که دیگران را انتخاب نکنند و محصول شما برایشان مهم شود.معمولا مزیت های رقابتی از نوع قیمت رقابت در دریای خونی/قرمز(اصطلاح بیزینس) است.
برای اینکه بتوانید محصول خود را از رقبا متمایز کنید، ابتدا باید بدانید رقبای شما چه کسانی هستند و چه چیزی برای ارائه دارند. به این تحلیل رقابتی می گویند.اول از همه، باید فهرستی از ده رقیب بزرگ خود ایجاد کنید. بعد از اینکه آن لیست را تهیه کردید، نوبت به تجزیه و تحلیل کامل می رسد. شما باید تمام عوامل مرتبط را در جایگاه خود تعریف کنید مانند:
یکی از مهم ترین چیزهایی که در مورد محصولات SaaS باید تجزیه و تحلیل شود، بخش ویژگی های محصول است. تعریف آنها به شما در ایجاد ابتکارات و ساختن نقشه راه محصول کمک می کند.برای تعریف ویژگی های محصولات در جایگاه خود، باید مراحل زیر را انجام دهید:
مثال مقایسه ابزار های مدیریت محصول:
توسط این جدول میتوانید نقاط ضعف و قوت رقبا و خودتان را مقایسه کنید و در صورت نیاز در امکانات محصول خود بازنگری داشته باشید.این تکنیک بسیار هوشمندانه ای هست.
نحوه تعیین اهداف هوشمند و قابل اندازه گیری برای محصول:
اهداف محصول بالاترین سطح از برنامه ها در رابطه با محصول است، این اهداف باید دستاوردهای مهمی باشند که باید اتفاق بیفتد تا چشم انداز شما به واقعیت تبدیل شود.با مدنظر داشتن همیشگی اهداف محصول در تیم، تمرکز بر روی کارها را آسان تر میکند.این اهداف همیشه باید در جلوی چشم تیم باشد.
اگرچه اهداف محصول انتزاعی/غیرمنطقی/بزرگ بینی هستند، اما باید بتوان برای آنها KPI های استاندارد تعریف کرد. به عبارت دیگر، آنها باید حداقل در یک بازه زمانی مشخص قابل اندازه گیری و دستیابی باشند.
تعیین اهداف ممکن است چالش برانگیزتر/سخت تر از آن چیزی باشد که انتظار دارید. روش SMART یکی از بهترین دستورالعمل ها را برای رسیدن به اهداف درست ارائه می دهد
در اینجا مخفف SMART مخفف چیست:
جدای از ایجاد اهداف بر اساس SMART، باید مطمئن شوید که آنها با استراتژی کلی محصول و استراتژی کسب و کار شما همسو هستند.
در اینجا چند نمونه از اهداف محصول سطح بالا آورده شده است: (اکنون سال 1403 میباشد)
برای مشاهده و ادامه موضوع مدیریت محصول به قسمت های بعدی این مقاله در ویرگول مراجعه کنید.