ویرگول
ورودثبت نام
°یک عدد زهرا •
°یک عدد زهرا •دانشجوی انیمیشن علاقه مند به نوشتن :) اینستاگرام وتلگرام @zahra_ghasemyzadeh
°یک عدد زهرا •
°یک عدد زهرا •
خواندن ۱ دقیقه·۸ ماه پیش

آبیِ من:

آسمان ابری:)
آسمان ابری:)

چرا آبی؟
هیچوقت جوابی برایش نداشتم.
فقط می‌دانستم که آبی را دوست دارم.
آسمان را دریا را،رنگ آبی را ،مساجد و ساختمان های آبی را،گلدان های آبی و گل های آبی،هرچیزی که آبی رنگ باشد.
مدتی بعد فکر می کردم که شاید قلب یا خونم به رنگ آبی باشد اما علم آن را به شدت رد می کرد.
به هرحال من به عقیده ی خود پافشاری کردم.قلب من آبیست و همین متمایزش می کند.
آبی امن است،مهربان است و آغوشش گسترده.مثل آسمان،مثل دریا.مثل او!
او آبی من است.به خصوص و تنها برای من آبی است و تنها کسیست که لقب "شوالیه ی آبی قلبم" را دریافت کرده.
روزی که خواستم لقبش را به او اهدا کنم به سمتش بازگشتم و کلمات را با استرس بیرون ریختم:
-دستتو بذار تو جیبت!
-چرا؟
-تو بذار!
و همین که دستش را در‌جیبش گذاشته بود،با گذاشتن دستم بر بازویش لقب شوالیه ی آبی را به او اهدا کردم،هرچند دقایقی در شوک فرو رفته بود!
بدون اطلاع قبلی او را به این سمت برگزیده بودم،حق داشت!
او آبیِ من است!
آبیِ من برعکس رنگش گرم است.درست مثل خانه ای در وسط جنگل های برفی!
مثل همان خانه در وسط زمستان زندگی ام سر و کله اش پیدا شد و دیگر خبری از زمستان نبود!
به آسمان نگاه می کنم.صدایی در گوشم پژواک می شود:
- تو از ابرا هم خیلی قشنگ تری،خوشگل من!
سرم را در شانه اش پنهان می کنم...
پلک می زنم.شانه به شانه ام راه می رود و به چهره ی متفکرم و جمله ی " ابر ها چقدر قشنگن" من با دقت فکر می کند.
نمی دانم،دارد به همان خاطره فکر می کند یا نه اما لباس آبی رنگش او را بیشتر از همیشه برایم آبی کرده!
آبی را دوست دارم و هرچیز که آبی باشد را
و او را منبع رنگ آبی می دانم؛منبع تمام رنگ های آبی جهان :)



با ارادت "زهرا قاسمی زاده 💙

آبیدلنوشتهعاشقانهداستان
۱۳
۱
°یک عدد زهرا •
°یک عدد زهرا •
دانشجوی انیمیشن علاقه مند به نوشتن :) اینستاگرام وتلگرام @zahra_ghasemyzadeh
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید