ویرگول
ورودثبت نام
زینب نظری
زینب نظریگرافیست جامعه شناس!
زینب نظری
زینب نظری
خواندن ۳ دقیقه·۱۳ روز پیش

کمال‌گرایی کار دستم داد

یک تصویر ساده را از صبح چند بار ادیت می‌کنم، باز هم بین فرستادن یا نفرستادن برای کارفرما مردد هستم، رنگ‌ها هیچ وقت مناسب نیستند و همیشه باید تغییر کنند. اصلا چطور است بین دو ادیت هر دوتایش را برای مشتری بفرستم؟ ممکن است این اواخر دیوانه شده باشم؟ از صبح این سوال‌ها را صد دور از خودم پرسیده‌ام و به خودم کم فحش نداده‌ام. من نمی‌دانم دقیقا چه مرگم است! حس کثافت این‌که هر کاری که انجام دهی، باز هم کامل نیست و حتما یک عیب و ایرادی دارد.

کمال‌گرایی افراطی یعنی بین انجام دادن و انجام ندادن کار‌ها همیشه قِل بخوری به سمت بی‌عملی. یعنی هیچ‌چیز آنقدر بی‌نقص نیست که با جهان پیرامون و حتی خودت به اشتراک بگذاری. یعنی فکر کردن به این‌که همه انسان‌های کره‌ی زمین بیکار هستند تا از تو ایراد بگیرند! یک مرض ناجوری است که آدم را تا مرز افسردگی می‌برد و ماجرا از این قرار است که هیچ‌کاری انجام‌ نمی‌دهی چون می‌دانی که بهترین نیست و سرشار از ایراد هستی و چون هیچ‌کاری انجام‌ نمی‌دهی هم ناراحتی! یک‌جور تناقض آشکار حل نشدنی است.

فکر یه چاره کردم

میز تحریر را به جلو هل می‌دهم. پنکه زمینی را جا به جا می‌کنم. سیستم را دوباره روشن می‌کنم، به درک، مهم نیست چقدر مردد باشم. بالاخره باید یک کاری انجام داد و شاید میان همین میل به تغییر و اقدام به آن، چندین هفته فاصله افتاده باشد. طراحی را به پایان می رسانم، به نظر خودم خیلی هم بد نشده، اما خیلی هم خوب نشده! اصلا خوب یعنی چه؟ مگر نه اینکه کار طراحی خیلی سلیقه‌ای است و دنیای سفارش دهنده‌ها زمین تا آسمان با اصول و مبانی فرق دارد! شاید این حرف‌های دل‌خوش‌کنک را برای راحت کردن خیال خودم می‌زنم.

غول مرحله آخر به اشتراک گذاشتن تصویر در صفحه شخصی‌ام است. دیگر مهم نیست که دیگران چه می‌گویند، هر چه بادا باد. حس خوب اهمیت ندادن به قضاوت‌های دیگران و مهم‌تر از آن قضاوت‌های خودم، یکی از مهم‌ترین دستاورد‌های بزرگسالی است! شاید در این راه کمی از استاندارد‌های معیارم پایین بیایم.

از کجا شروع شد؟

مثل روانکاوها نشسته‌ام و روانم را زیر و رو می‌کنم، ریشه این حجم از کمال‌گرایی از کجای زندگی آدم در می‌آید؟ به قول فروید همه چیز ریشه در کودکی دارد! البته جناب فروید کم هم بیراه نمی‌گوید. شاید با تعریف های اما و اگر دار مامان. یعنی هر چقدر هم که در یک کار خوب باشم یا بهترین خروجی ممکن را داشته باشم، آخر همه‌ی به به و چه چه هایش یک اما دارد، و اما یعنی کشک! یعنی رنج بیهوده جسم و جان آدمیزاد. خوب که نگاه می‌کنم خودش هم همینطور است، هیچ وقت نشنیدم یک بار بدون اینکه از نکته‌ای چشم پوشی کند کارهایش را جلو ببرد. برای هرچیز خودش را الکی زجر می‌دهد و ما هم حاصل همین تربیت هستیم. دلم بیشتر می‌سوزد، بیشتر برای خودش.

کمال‌گرایی حاصل تعامل نادرست با محیط و انرژی است، یعنی انتظار بیجا و حتی ناممکن. یعنی القای حس همیشگی ناکافی بودن و اگر شخصی بخواهد این تفکر نادرست را کنار بگذارد باید یک مبارزه جانانه با طرحواره‌‌ی کمالگرایی افراطی خود داشته باشد.

کارکمال‌گراییطرحوارهافسردگیروانکاوی
۱۴
۵
زینب نظری
زینب نظری
گرافیست جامعه شناس!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید