تا حالا به این فکر کردین که چرا دوتا عاشق حرف دل همو با نگاه میفهمن؟ انگار «یک روح» هستن در دو بدن؟
همه ما آدمها تشنه توجه هستیم و کسی که بهمون خیلی توجه داره برامون عزیز میشه – شاید بهخاطر همینه که عشق اینقدر شیرینه، چون کسی که عاشق ما میشه در واقع تمام توجه و تمرکزش میاد روی ما. یک مُراجع، یا هر کسی توی یه رابطه معنادار، از شما یه چیز میخواد: توجه و تمرکز.
گذشته از اینکه نیاز به مورد توجه بودن نیاز اساسی همه ماست (بسته به میزان سلامت روان، کمتر یا بیشتر میشه اما به هیچ وجه حذف نمیشه)، اصلا همین توجه و تمرکزه که به رابطه معنا میده. چون نشون میده طرف مقابل براتون ارزشمنده.
و رابطه یاورانه، یا همون رابطه مشاور-مراجع، یک رابطه معناداره و این برای مراجع خیلی مهمه.
از همه اینها مهمتر، توجه و تمرکز ما روی مراجع در واقع همون کلیدیه که ما برای گشودن درهای همدلی نیاز داریم. وقتی به مراجع (یا به طرف مقابلمون توی هر رابطهای) توجه کنیم و روش تمرکز داشته باشیم، میتونیم اطلاعات کافی ازش بهدست بیاریم و در نتیجه بهتر باهاش همدلی کنیم.
توجه نشون دادن به طرف مقابل باعث میشه اون شخص حس کنه که برای ما مهمه، و در نتیجه درهای دلش رو به روی ما باز کنه (مستمع صاحبسخن را بر سر ذوق آورد)، و وقتی این اتفاق افتاد، شروع میکنه به صحبت کردن و اطلاعات دادن. این اطلاعات، در صورتی که ما تمرکز کافی داشته باشیم، بهمون کمک میکنه که درک کنیم فکرها و احساسات مراجعمون چیه، در چه شرایطی داره به سر میبره، و چه تجربهای داره. و اینطوری خیلی بهتر و آسونتر میتونیم باهاش «همدلی» کنیم.
این مطلب خیلی سادهست، اما همیشه به این سادگی اتفاق نمیفته. خیلی وقتها ممکنه حواس ما توی جلسه مشاوره به این پرت بشه که مشکل مراجع رو درست تشخیص میدیم یا نه، چی بگیم و چی نگیم، چه روشها و تکنیکهایی به کار ببریم، این روشها چقدر میتونه موثر باشه، یا حتا چطور باهاش همدلی کردیم، اشتباه کردیم یا نکردیم، و خیلی چیزای دیگه.
اما اون چیزی که بیشتر باید بهش توجه داشته باشیم درک دقیقتر وضعیت مراجع هست. یعنی توجه و تمرکز تمام و کمال روی چیزایی که میخواد بهمون بگه. و حتما میدونید چیزی که مراجع میخواد به ما بگه صرفا کلامش نیست، بلکه حالت بیانش، وضعیت بدنیش، آه کشیدنش، سکوت کردنش، ارتباط چشمیش با ما، گریه کردنش، خندیدنش، و خیلی چیزای ریز و درشت دیگهست. مثلا، اینکه وقتی فلان سوال رو پرسیدم چطور جواب داد، وضعیت بدنیش چه تغییری کرد، چرا الان نگاهش رو برگردوند، چی شده که الان مراجعه کرده، وقتی از درمانگر قبلیش صحبت کرد چه احساسی در چهرهش بود، چه نکاتی رو گفت و چیا رو رد کرد، جلسهشو چندبار کنسل کرده، تکالیفش رو انجام میده یا نمیده، و ...
میبینید؟ خیلی نکات ریزی هست که باید بهش توجه کنیم. و این یعنی تمرکز خیلی زیادی لازم داریم! این کار شاید اولش سخت باشه و حواس شما رو پرت کنه یا نیاز به تمرکز خیلی زیادی داشته باشه، اما مثل رانندگی، کمکم دستتون راه میفته و براتون تبدیل به عادتی میشه که خودبخود میتونید انجامش بدید. فعلا باید یه چیزی رو خیلی تمرین کنید: تمرکز!
پس تو این مطلب یاد گرفتیم که: مراجع یه انتظار اصلی از شما داره که هیچ چیز دیگهای نمیتونه جاشو بگیره، و اون هم توجه و تمرکز شماست. مراجع بیش از هر چیز نیاز داره بهش توجه نشون بدید و تمرکزتون روی اون باشه نه جای دیگه. و شما هم به این توجه و تمرکز نیاز دارید تا بتونید مسائل مراجع رو کشف و حل کنید و باهاش ارتباط خوبی برقرار کنید. یا به عبارتی، باهاش «همدلی» کنید.