برای همه ما پیش آمده که گاهی کششی اجتنابناپذیر نسبت به جنس مخالف احساس میکنیم، تمایلی مهبم که دقیقا نمیدانیم چه نامی باید بر آن بگذاریم؛ تنها چیزی که میفهمیم این است که آن فرد به شکل عجیبی از سایر افراد متمایز میشود و در ذهن ما میماند. ممکن است دقیقا متوجه نشویم آنچه تجربه میکنیم، آنچه احساس میکنیم، دقیقا چه احساسی است؟ آیا یک میل و کششی زودگذر و جذاب است؟ یا کششی است که جایی ریشه در اعماق وجودمان دارد؟ خیلی وقتها برداشت ما از احساساتمان غلطانداز است اما چگونه واقعیت امر را بفهمیم. شاید پرسیدن چند سوال ساده در این زمینه بد نباشد:
معمولا هنگام داشتن تمایل جنسی به تنها چیزی که فکر میکنیم، برآورده شدن یک نیاز جسمی است در حالیکه ما در عشق به دنبال جذب حمایت و پشتیبانی عاطفی هستیم ما معمولا به لحاظ اجتماعی، جذابیت جنسی و عشق را با یکدیگر یکی میدانیم اما دلایل چندی وجود دارد که میتواند بین سه سیستم انگیزشی در ما تمایز بگذارد. هوس، محرکی است که ما را به داشتن ارتباط جسمی ترغیب میکند، جذابیت جنسی اما ما را قادر به انتخاب بین شرکای جنسی میکند زیرا ما فاکتورهای خاص خودمان را در آن وارد میکنیم و درنهایت عشق همان چیزی است که ما را به حمایت و مسئولیت پذیری در برابر یک انسان دیگر سوق میدهد. عشق بهخصوص زمانی اهمیت پیدا میکند که ما ترسیدهایم، ناراحت هستیم یا نیاز به حمایت داریم، جایی که نیازهای روانی ما بر نیازهای جسمانی ما برتری دارد.
۲. صداقت داریم یا نه؟
عشق از ما صداقت میخواهد. زمانی که احساس امنیت در رابطه میکنیم، وقتی میدانیم فردی ما را دوست دارد و حاضر است از ما پشتیبانی کند، لزومی ندارد تا با صداقت رفتار نکنیم. اگر ما درباره صداقت فردی مشکوک هستیم و میترسیم که ممکن است ترک شویم یا فکر میکنیم که در صورت لزوم از ما حمایت نمیشویم پس به دروغ و فریب روی میآوریم. به عبارت دیگر، احساس عشق و امنیت در رابطه ما را به سوی صداقت متمایل میکند. تمایلات جنسی به تنهایی قادر نیست ما را به این درجه از صداقت و خود بودن وا دارد.
۳. قادر به ایثار هستیم؟
عشق ما را قادر به ایثار میکند. ایثار کردن شوخی ندارد: به معنای این که از چیزهایی که برای ما با ارزش است (پول، زمان و انرژی) دست بکشیم و آنها را خرج دیگری کنیم، کاری که میتواند هزینهبر باشد. تمایل ما به خرج کردن چیزهای با ارزش زندگیمان با سطح بالاتری از تعهد و سرمایهگذاری در رابطه، مرتبط است. این نوع از ارتباط چیزی متمایل به عشق است تا جذابیت جنسی. این نوع از رابطه به دنبال برنامهریزی برای آینده، حمایت از فردی دیگر و اولویت بخشیدن به نیازهای دیگران در نسبت با نیازهای خودمان است.
۴. کیفیت رابطه جنسی ما چگونه است؟
عشق، نحوه ارتباط جنسی را تغییر میدهد. رابطه جنسی برای سلامت خوب است اما زمانی که در بستر عشق اتفاق میافتد به شدت قدرتمندتر است. تحقیقات نشان میدهد دفعات انجام عمل جنسی و شاخصههای مهم سلامت و رفاه (مثل رضایت از زندگی، احساسات مثبت/خلق و خوی مثبت) تا حدودی وابسته به علقه و محبت در رابطه است. محبت، احساسی مثبت و با گرایش نسبت به دیگری است که نشانی از مراقبت و دغدغه داشتن نسبت به دیگری است. این رفتارها، به عشق نزدیکتر است تا شهوت.
۵. ماندگاری احساسات شما چگونه است؟
احساسات جنسی به سرعت میتواند از بین برود اما عشق داستان دیگری است. از یک نگاه تکاملی، عشق رمانتیک، احساسات صرف نیست. یک میل و گرایش قدرتمند است که تحت تأثیر سیستم پاداش مغز عمل میکند. تجربه عشق در سطح بیولوژیکی بسیار ارضاءکننده است زیرا ترشح دوپامین را با خود دارد و کاری میکند که ما بخواهیم به آن ادامه دهیم. و تأثیر آن بر موفقیت تولید مثل هم چشمگیر است.
یکی از چالشهای تشخیص عشق از جذابیت جنسی این است که گاهی اوقات، کشش جنسی، آغاز عشق است، نقطهای برای شروع آن. در واقع جذابیت جنسی میتواند افراد را برای ایده آغاز یک رابطه عاشقانه آماده کند. گرایش جنسی می تواند میزان صمیمیت، اشتراک گذاشتن احساسات، ایثار و ایجاد روابط حمایتی را گسترش دهد. نکته مهم تصمیمگیری است اینکه آیا میخواهید همه چیز را با یک ارتباط جسمی به پایان برسانید یا هر دوی شما اهداف مشترکی دارید، تمایل به برقراری ارتباط بلند مدت دارید و آیا میخواهید زندگی خود را با هم یکی کنید یا خیر. این ویژگیها نشان میدهد که چشمانداز شما به این رابطه بلند مدت است و دنبال ارضای بخشهای متفاوتی از وجودتان چه جسمانی و چه روانی هستید.
منبع: سایکولوژی تودی