من روزی بر تن یاس دست خواهم کشید
من رویای آفتاب را از سرزمین زمستان پس خواهم گرفت
من با جویبار خنده خواهم کرد و غم را به دست باد خواهم سپرد
من آرزوها را پرنده خواهم کرد و هوای آسمان را در آغوش خواهم کشید
من کتاب حقیقت را بازخواهم کرد و پرنده خواهم شد
من شور خواهم شد و دستانم را به دست خطا پیوند خواهم زد
و زیبایی پروانه را با نیش عقرب یکی خواهم ساخت
و پنجره خواهم گشود رو به زندگی
من سادگی آب را با مضامین پیچیده در هم خواهم آمیخت
و چه زیبا پرندهای و چه سیاه کلاغی را در بام حیات پر خواهم داد
من پل خواهم زد میان عقل و دل و چشمهایم را در دریاچه زلالی خواهم شست
و با دستانم نیلوفر آبی به دریا خواهم سپرد
و قدمهایم را در راه پاکی خواهم نهاد
و دل خواهم کند از هرچه بوی زندگی نمیدهد