📐 راه‌های اندازه‌گیری برند شخصی و معیارهای آن (معرفی ۳ معیار قابل لمس)

وقتی به شغل خودتان فکر می‌کنید، چند اسم را در همان لحظۀ اول به‌عنوان افراد شناخته‌شده و موفق به یاد می‌آورید؟ کدامشان را در اینترنت و شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کنید؟ چه چیزی باعث تمایز آن‌ها از دیگران شده است؟

هر ویژگی‌ای که باشد، نشان‌دهندۀ این است که آن‌ها در پرسونال برندینگ موفق بوده‌اند و توانسته‌اند برند شخصی خود را به‌شکل قابل قبول و خوبی تعریف کنند؛ کاری که من هم همواره سعی در انجامش داشته‌ام و به دیگران هم توصیه می‌کنم.

کوکو شنل (Coco Chanel)، طراح مد معروف و تاجر فرانسوی، می‌گوید:

«انسان برای اینکه جایگزین‌نا‌پذیر باشد، باید همیشه متفاوت باشد.»

این جملۀ کوکو شنل را شاید بتوان یکی از کلیدی‌ترین وجوه پرسونال برندینگ موفق دانست.

سخنی از کوکو شنل (Coco Chanel)
سخنی از کوکو شنل (Coco Chanel)

برندسازی شخصی، ایجاد هویتی منحصربه‌فرد برای خود است که در عصر شبکه‌های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال، بسیار اهمیت دارد. ایده این است که خود را در رسانه‌های دیجیتال به بهترین وجه ارائه دهید تا بتوانید:

  • از دیگران متمایز شوید؛
  • شهرتتان را افزایش دهید؛
  • و فرصت‌هایی را جذب کنید که با اهداف و آرزوهای شما همسویی دارد.

راه‌های مختلفی برای انجام این کار وجود دارد؛ برای مثال، می‌توانید با ارسال محتوای باکیفیت در سایت یا صفحۀ شخصی خود، تخصصتان را به نمایش بگذارید که شامل محتوای متنی، محتوای ویدئویی یا پادکست می‌شود. اما برای اینکه مطمئن شوید در مسیر درستی حرکت می‌کنید یا خیر، باید میزان موفقیت این تلاش‌ها را به‌طور مداوم بسنجید.

  • راه‌اندازی یک کانال یوتیوب و تولید ویدئوهایی که دیده نمی‌شوند چه کمکی به برندینگ شما می‌کند؟
  • ماه‌‌ها وقت‌گذاشتن برای راه‌اندازی سایت شخصی و تولید محتوای باکیفیت برای آن، بدون اینکه خوانده شوند، چه سودی برای برندسازی شخصی شما دارد؟

اینجاست که اندازه‌گیری برند شخصی و معیارهای آن وارد می‌شوند. با اندازه‌گیری چند معیار کلیدی می‌توانید عملکرد خود را تجزیه‌وتحلیل کنید و ببینید که آیا براساس اهداف خود، در مسیر درستی پیش می‌روید یا خیر.

در این مطلب، ابتدا مفهوم برندسازی شخصی و اهمیت آن را به‌طور مختصر توضیح می‌دهم و در ادامه، معیارهای اندازه‌گیری برند شخصی را معرفی می‌کنم.

شما برند شخصی خود را با چه روش‌هایی ارزیابی می‌کنید؟ اگر در این زمینه تجربه‌ای دارید، خوشحال می‌شوم در کامنت‌ها برایم بنویسید.

برندسازی شخصی چیست؟

به‌عنوان یک تعریف اولیه، برند شخصی را هویتی منحصربه‌فرد و متمایز از رقبا در نظر بگیرید تا در ادامه دقیق‌ترش را بگویم:

فرایند تعریف و ترویج هویت، مهارت‌ها، تخصص و ایجاد تصویری منحصربه‌فرد و به‌یادماندنی از خود با هدف متمایزشدن از رقبا را برندسازی شخصی، برندینگ شخصی یا پرسونال برندینگ (Personal Branding) می‌گویند.

برند شخصی شامل برخی موارد اساسی است؛ ازجمله:

  • صدایی منحصربه‌فرد؛
  • محتوایی که با مخاطبان هدف ارتباط برقرار می‌کند؛
  • و روابط مفید با تأثیرگذاران حرفۀ شما.

با برندسازی شخصی مؤثر، می‌توانید خود را در جایگاه یک متخصص یا رهبر فکری در حوزۀ کاری خود مطرح کنید، اعتبار و اعتماد به دست بیاورید و فرصت‌های مناسب را جذب کنید.

حالا بر‌گردید به پرسش اولم و پاسخ‌هایتان را با این تعریفی که از برندسازی شخصی ارائه دادم بسنجید. برای مثال:

  • آیا در حوزۀ برنامه‌نویسی و تکنولوژی، جادی میرمیرانی یک برند شخصی است؟
  • یا در حوزۀ بازاریابی دیجیتال، عادل طالبی را یک برند شخصی می‌دانید؟
  • نیما شفیع‌زاده چطور؟ آیا در حوزۀ بازاریابی محتوایی یک برند شخصی است؟

اهمیت برندسازی شخصی

برندسازی شخصی ۲ کار اساسی برای شما انجام می‌دهد:

۱) دنیای امروز، دنیای روایت‌ها است و برندسازی شخصی به ما کمک می‌کند روایت خود را حول مهارت‌ها و دستاوردهایمان شکل دهیم. بدین ترتیب، به‌جای اینکه تعیین هویت خود را به دیگران بسپاریم، خودمان ابتکار عمل را به دست می‌گیریم و نحوۀ شناخت همکاران، کارفرمایان و مشتریانمان را شکل می‌دهیم.

برندسازی شخصی به ما این امکان را می‌دهد که داستان حرفه‌ای خود را به‌گونه‌ای ارائه دهیم که توجه دیگران را جلب کند و درهای فرصت‌های جدید را به روی ما باز کند.

۲) برندسازی شخصی به ما کمک می‌کند تا از رقبای خود متمایز شویم. در دنیای امروز که رقابت میان افراد حرفه‌ای بسیار شدید است، داشتن یک برند شخصی قوی می‌تواند باعث سرازیرشدن پیشنهادهای شغلی عالی به‌سمت ما یا جذب مشتریان فراوان شود.

بنابراین، فرقی نمی‌کند که یک مدیر ارشد باشیم یا صاحب یک کسب‌وکار، یک دانشجو یا یک حرفه‌ای باسابقه، ‌کارمند یک شرکت کوچک یا بزرگ و یا حتی فریلنسر، برای دستیابی به اهداف حرفه‌ای، مدیریت‌کردن برند شخصی‌مان بسیار اهمیت دارد. با ساختن و رشددادن یک برند شخصی، از مزایای بسیاری بهره‌مند خواهیم شد؛ ازجمله:

  • شناساندن بهتر خود و توانمندی‌هایمان
  • افزایش اعتماد‌به‌نفس
  • افزایش شهرت و اعتبار در نزد مردم
  • افزایش دیده‌شدن
  • متمایزشدن از رقبا
  • افزایش قیمت تخصصی که ارائه می‌دهیم
  • رونق کاری در دوران رکود اقتصادی
  • جذب فرصت‌های کاری جدید

۳ معیار قابل لمس برای اندازه‌گیری برند شخصی

شاید من و شما هم مانند اغلب کسب‌وکارها این اشتباه را مرتکب شده باشیم که گاهی موفقیت خود را تنها براساس یک معیار اصلی، یعنی میزان درآمد، ارزیابی می‌کنیم؛ اما قبل از هر چیز می‌خواهم این نکته را یادآوری کنم:

⚠️ درآمدی که هرکس کسب می‌کند، نتیجۀ دستیابی به هزار هدف دیگر است. اگر تمرکز خود را فقط روی هدف نهایی بگذاریم، باقی موفقیت‌های خود را نادیده می‌گیریم و کارکردن برایمان طاقت‌فرسا می‌شود.

اما روش بهتر برای سنجش موفقیت در برندسازی شخصی چیست؟ ردیابی تک‌تک بردهای کوچکی که از تلاش‌های خود به دست می‌آوریم و جشن‌گرفتن هریک از آن‌ها.

بردهای کوچک بازتابی از میزان دسترسی ما به مخاطبان و تأثیرگذاری پیام ما در بیرون است. اندازه‌گیری بردهای کوچک به ما کمک می‌کند تا نبض برندسازی و بازاریابی خود را در دست بگیریم و انگیزه داشته باشیم تا به راه‌های مؤثرتری برای ساختن برند خود فکر کنیم.

اما این بردهای کوچک شامل چه چیزهایی می‌شود؟ به‌طور کلی، هر اتفاق مثبتی که در نتیجۀ تلاش‌های ما می‌افتد، یک برد است. برای مثال:

  • کسی به ما ایمیل می‌زند و می‌گوید از چیزی که نوشته‌ایم لذت برده است.
  • شخصی برای خبرنامۀ ایمیلی ما ثبت‌نام می‌کند.
  • کسی از ما می‌خواهد که در رویداد آنلاین او سخنرانی کنیم.
  • شخصی از ما می‌خواهد که نویسندۀ مهمان بلاگش باشیم (یا برعکس، از کسی دعوت می‌کنیم که نویسندۀ مهمان بلاگ ما باشد و او با اشتیاق می‌پذیرد).
  • شخصی از ما می‌خواهد مهمان پادکست او شویم (یا برعکس، از کسی می‌خواهیم مهمان پادکست ما شود و او می‌پذیرد).
  • شخصی چیزی را که نوشته‌ایم بازنشر می‌کند یا به اشتراک می‌گذارد.

ما معمولاً فراموش می‌کنیم که برای این بردهای کوچک ارزش قائل شویم؛ اما درواقع، مجموع همین بردهای کوچک است که ما را به اهداف بزرگ حرفه‌ای یا مالی‌مان می‌رساند.

به همین دلیل، من نیز برای سنجش موفقیت برندسازی شخصی، اندازه‌گیری همین دستاوردها را پیشنهاد می‌کنم. برای کسب شهرت و اعتبار در حوزۀ کاری خود، به صدها برد کوچک نیاز داریم.

در ادامه می‌خواهم چند مورد از بردهای کوچک خودم را برایتان مثال بزنم که بدانید دقیقاً از چه چیزی حرف می‌زنم.

از زمان انتشار ویرایش جدید کتابم با عنوان اصول تولید محتوای متنی، بازخوردهای زیادی گرفته‌ام؛ کاربران مختلفی در ایکس (توییتر سابق)، لینکدین و اینستاگرام دربارۀ آن حرف می‌زنند، برداشت خود از نکات مهم کتاب را مطرح می‌کنند و یا آن را به دوستانشان معرفی می‌کنند؛ برای مثال:

  • دُکی سهیل جدیدترین و نشنیده‌ترین نکته‌ای را که از این کتاب یادگرفته با دنبال‌کنندگان توییتر خود در میان گذاشت. (+)
  • حامد شعبان‌زاده نیز نکته‌ای دربارۀ تاریخچۀ بلاگ‌نویسی را به نقل از کتاب توییت کرد. (+)
  • شهرزاد ولی‌پور، یکی از فعالان حوزۀ دیجیتال مارکتینگ، در صفحۀ لینکدین خود، خواندن کتاب اصول تولید محتوای متنی را به دوستانش توصیه کرد. (+)
  • پریچهر ایزدنیا نیز در اینستاگرام خود نکته‌ای از کتاب را با مخاطبانش در میان گذاشت. (+)

حالا و با پشتوانۀ مطالعات و تجربه‌هایم، وقت آن است که معیارهایی را به شما معرفی ‌کنم تا برای اندازه‌گیری برند شخصی خود از آن‌ها استفاده کنید.

معیارهای اندازه‌گیری برند شخصی
معیارهای اندازه‌گیری برند شخصی

۱) حضور آنلاین قوی

حضور آنلاین قوی به شما کمک می‌کند تا برای مخاطبان وسیع‌تر و مشتریان، کارفرمایان و همکاران بالقوه به‌راحتی قابل مشاهده باشید. علاوه‌بر‌این، به ایجاد اعتماد و افزایش اعتبار شما کمک می‌کند.

شما می‌توانید با نظارت بر حضور آنلاین خود و اندازه‌گیری تعداد دنبال‌کنندگانی که در شبکه‌های اجتماعی دارید، تعداد مشترکان بلاگ یا تعداد افرادی که محتوای شما را به اشتراک گذاشته یا با آن تعامل داشته‌اند، این معیار را پیگیری کنید:

  • چگونه در موتورهای جست‌وجو، پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی، بلاگ‌ها، پادکست‌ها، وبینارها و سایر کانال‌های آنلاین ظاهر می‌شوید؟
  • هر چند وقت یک‌ بار پست می‌گذارید، چیزی را به اشتراک می‌گذارید، نظر می‌دهید و با مخاطبان خود ارتباط برقرار می‌کنید؟
  • چند دنبال‌کننده، لایک، نظر، اشتراک‌گذاری، بازدید، دانلود و مشترک دارید؟
  • چگونه با رقبا یا همتایان خود مقایسه می‌شوید؟
  • پیام، لحن، سبک و تصویر شما در پلتفرم‌های مختلف چقدر سازگار است؟
  • زمان پست‌گذاشتن، چه تأثیری بر میزان دیده‌شدن شما می‌گذارد؟ خواندن مطلبی که با موضوع «بهترین زمان پست‌گذاشتن در شبکه‌های اجتماعی» نوشته‌ام، در این زمینه می‌تواند مفید باشد.

برای سهولت کار می‌توانید از ابزارهای آنلاین برای ردیابی و تجزیه‌وتحلیل معیارهای حضور آنلاین خود استفاده کنید. برخی از این ابزارها شامل موارد زیر است:

  • نتایج جست‌وجوی گوگل

اگر می‌خواهید یک برند شخصی بسازید، باید به‌راحتی در گوگل قابل شناسایی باشید. برای اینکه بفهمید در موتور جست‌وجوی گوگل چه وضعیتی دارید، نام خود را جست‌وجو کنید. در حالت ایدئال باید پروفایل‌های حرفه‌ای شما، مانند پروفایل لینکدین‌تان، در نتایج بالای گوگل نمایش داده شود. همچنین، اگر سایت شخصی دارید، باید آن را نیز به‌صورت برجسته نشان دهد.

نیما شفیع‌زاده در جست‌وجوی گوگل
نیما شفیع‌زاده در جست‌وجوی گوگل
  • ترافیک سایت و بازدید از صفحه (Page Visits)

ستون فقرات برند شخصی هرکس، سایت اوست. شما می‌توانید از طریق سایت خود، دانش و تخصص‌تان را با جهان به اشتراک بگذارید. ترافیک بالای سایت نشان‌دهندۀ این است‌ که در جست‌وجوهای آنلاین دیده می‌شوید و مخاطبان به برند شما علاقه‌مندند. نظارت بر معیارهای ترافیک سایت، مانند تعداد بازدیدکنندگان، مدت حضور مخاطبان در سایت و صفحاتی که مشاهده می‌کنند، در تعیین میزان موفقیت سایت به شما کمک می‌کند.

ضمن اینکه می‌توانید از این اطلاعات برای پیداکردن محتوایی که بیشترین محبوبیت را در بین مخاطبانتان دارد استفاده کنید و متوجه شوید چه صفحاتی بهترین عملکرد را دارند و چه صفحاتی را باید بهبود دهید.

یک راه بسیار آسان برای ردیابی این معیار، استفاده از ابزار گوگل آنالیتیکس (Google Analytics) است. اگر سایت وردپرسی دارید، می‌توانید افزونۀ Google Analytics را نصب کنید و ترافیک خود را به‌طور مستقیم از داشبورد خود نظارت کنید.

  • نظرات بلاگ (Blog Comments)

نوشتن پست‌های بلاگ درمورد موضوعات مهم حرفه‌ای، به شما امکان می‌دهد تا به‌عنوان یک متخصص دیده شوید. برای بررسی موفقیت خود در بلاگ‌نویسی، به نظرات پست‌های خود نیز نگاه کنید. مردم درمورد پست‌های شما چه می‌گویند؟ آیا به دنبال تعامل با شما هستند؟

برای مثال، من همیشه نظرات کاربران روی پست‌های ویرگول خود را دنبال می‌کنم و به همۀ آن‌ها تا جای ممکن پاسخ می‌دهم. همچنین، در متن پست‌ها از مخاطبانم می‌خواهم که نظرات و تجربه‌های خود را با من در میان بگذارند. در اینجا فقط به ۲ مورد از بازخوردهایی که گرفته‌ام اشاره می‌کنم:

  1. چندی پیش مطلبی با عنوان «تجربۀ استفاده از عدد دانبار برای بهبود روابط» نوشتم و علیرضا اعتباریان، مدیر بازاریابی شبکه‌های اجتماعی، در لینکدین خود این مطلب را به اشتراک گذاشت. (+)
  2. بهنام یونسی، داده‌پرداز حوزۀ دیجیتال مارکتینگ، در توییتر خود با ارجاع به مطلب ویرگول من با عنوان «تجربۀ قدم‌زنی در ‌خیابون ولیعصر از میدون تجریش تا میدون راه‌آهن»، از مخاطبانش خواسته بود که این مطلب را بخوانند. (+)

پس، از شروع گفت‌وگو نترسید. ممکن است ارتباطات تازه‌ای بسازید یا فرصت‌های جدیدی را کشف کنید.

  • ریچ (Reach) و ایمپرشن (Impression)

«ریچ»، «دسترسی» یا «بازدید»، به تعداد کل افرادی که محتوای شما را دیده‌اند اشاره دارد و ایمپرشن تعداد دفعات دیده‌شدن یک محتوا (در سایت‌ها یا شبکه‌های اجتماعی) را نشان می‌دهد. پلتفرم‌های مختلف ابزارهایی در خود دارند که آمارهای لازم را به شما ارائه می‌دهند؛ برای مثال، اینسایت (Insights) اینستاگرام و آنالیتیکس (Analytics) توییتر.

برای رشد ریچ و ایمپرشن، در وهلۀ اول باید تعداد دنبال‌کنندگان خود را افزایش دهید. داشتن تعداد زیادی دنبال‌کننده تضمین می‌کند که پیام‌های شما به دست گروه بزرگی از مخاطبان می‌رسد. حضور قوی در چند شبکۀ‌ اجتماعی کلیدی مانند ایکس (یا همان توییتر) و لینکدین، برای برند شخصی شما حیاتی است.

راستی، من پیش از این، در مطلبی با عنوان «یک محتوا چگونه وایرال می‌شود؟» ۱۱ شاخص را برای ویروسی‌شدن محتوا در پلتفرم‌های مختلف معرفی کرده‌ام که خواندنش می‌تواند برایتان مفید و راهگشا باشد.

  • تعامل (Engagement)

یک برند قوی تعامل زیادی با مخاطبانش دارد. نظارت بر معیارهای تعامل، مانند تعداد دنبال‌کنندگان، لایک‌ها، نظرات و اشتراک‌گذاری‌هایی که دریافت می‌کنید، به شما این امکان را می‌دهد که عملکرد خود در شبکه‌های اجتماعی را اندازه‌گیری کنید.

تعامل نشانه‌ای از ارتباط مؤثر شما با مخاطبان است و نشان می‌دهد که مردم محتوای شما را دوست دارند و از تعامل با آن لذت می‌برند.

  • مشترکان (Subscribers)

علاوه بر دنبال‌کنندگان در شبکه‌های اجتماعی، روش دیگری نیز برای سنجش مخاطبانتان وجود دارد: فهرست مشترکان شما چه در بلاگ و چه در خبرنامۀ ایمیلی.

فهرست مشترکان به شما امکان می‌دهد با مخاطبان خود به‌طور مستقیم صحبت کنید و از این طریق با آن‌ها روابط طولانی‌مدتی داشته باشید. همچنین، کمک می‌کند تا بفهمید کدام نوع محتوا در جذب مشترکان جدید موفق‌تر است.

از طرفی، نرخ بازشدن ایمیل (Email Open Rate) شاخصی بسیار قوی است که نشان می‌دهد تلاش‌های شما برای برندسازی چقدر مؤثر بوده است. اگر نرخ بازشدن ایمیل بالا باشد، به این معناست که پیام شما به‌طور مؤثر به مخاطبانتان تحویل داده شده است.

۲) تعداد شرکت‌کنندگان در سخنرانی‌ها و وبینارها

حضور در رویدادها، کنفرانس‌ها یا وبینارها رویکردی فوق‌العاده برای توسعۀ برند شخصی و تثبیت جایگاه شما به‌عنوان یک متخصص در زمینۀ کاری‌تان است. با اندازه‌گیری تعداد دفعاتی که از شما خواسته می‌شود در جایی صحبت کنید و همچنین بازخوردهای شرکت‌کنندگان، می‌توانید اثربخشی سخنرانی‌های خود را بسنجید.

برای من شرکت در وبینارها، رویدادها و کارگاه‌های آموزشی همیشه با بازخوردهای فوق‌‌العاده ارزشمندی همراه بوده است. یکی از تجربه‌های اخیرم، کلاس‌های باشگاه محتواست که توییت‌ها و پست‌های زیادی را در شبکه‌های اجتماعی در پی داشت؛ برای مثال:

فاطمه فاطمی، فعال در حوزۀ بازاریابی محتوایی که در این کلاس‌ها شرکت کرده بود، در صفحۀ لینکدین خود از تجربۀ خوبش یک پست نوشت. (+)

تعداد بالای شرکت‌کنندگان در وبینارها نیز نشان‌دهندۀ موفقیت برند شخصی شماست. بنابراین، به‌طور مرتب تعداد ثبت‌نام‌ها و ویژگی‌های شرکت‌کنندگان را بررسی کنید.

۳) ذکر نام شما در رسانه‌ها (Mentions)

یکی از نشانه‌های رشد برند شخصی این است که افراد بیشتری نام شما را بدانند و درموردتان صحبت کنند. برای اندازه‌گیری آن، باید منشن‌های خود را ردیابی کنید و ببینید چند نفر نام شما را در شبکه‌های اجتماعی ذکر می‌کنند و درمورد شما چه می‌گویند. آیا شما را به‌عنوان یک متخصص معتبر می‌شناسند؟

  • برای مثال، امید کربلایی در اینستاگرام خود، کتاب کالبدشکافی شبکه‌های اجتماعی من را به دوستانش معرفی کرده است. (+)
  • بهروز ریاضی نیز از من و همین کتابم در اینستاگرام خود نام برده است. (+)
  • رضا هاشمی نیز که کتاب‌های من را دریافت کرده بود، در توییتر خود از آن‌ها نام برد. (+)
  • رسانه‌ها را نیز بررسی کنید. آیا پوشش رسانه‌ای دریافت کرده‌اید یا به شما پیشنهاد مصاحبه شده است؟ هرگونه ذکر نام شما، چه در شبکه‌های اجتماعی و چه در رسانه‌ها، به افزایش آگاهی از برند شما کمک می‌کند.

با ردیابی این معیارها در طول زمان، می‌توانید تشخیص دهید که کدام استراتژی‌ها برایتان کارآمد است و چه چیزهایی را باید تغییر دهید. برای مثال، اگر ریچ بالا و تعامل پایینی دارید، ممکن است لازم باشد استراتژی محتوای خود را تغییر دهید تا تعامل را افزایش دهید.

۲ نکتۀ کلیدی برای اندازه‌گیری برند شخصی

در انتها، ۲ نکتۀ کلیدی وجود دارد که برای اندازه‌گیری برند شخصی خود باید در نظر بگیرید.

۱) اهداف خود را مشخص کنید

برای اندازه‌گیری هر چیزی ازجمله برند شخصی، باید ایدۀ روشنی از آنچه می‌خواهید به دست آورید، داشته باشید.

  • چه چیزی را می‌خواهید از طریق برند شخصی خود به دست آورید؟
  • اهداف مشخص، قابل اندازه‌گیری، دست‌یافتنی، مرتبط و محدود به زمان (SMART) شما چیست؟ برای مثال، آیا می‌خواهید میزان دیده‌شدن، شهرت، شبکۀ ارتباطات، فروش، میزان تأثیر خود یا چیز دیگری را افزایش دهید؟ اهداف واقع‌بینانه‌ای برای خود تعیین کنید که در مدت‌زمان معینی قابل دستیابی باشند.
  • چگونه متوجه خواهید شد که به اهداف خود رسیده‌اید؟ شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) که برای پیگیری پیشرفت خود استفاده خواهید کرد چیست؟ اهداف و شاخص‌های کلیدی عملکرد خود را بنویسید و به‌طور منظم آن‌ها را بررسی کنید تا ببینید آیا در مسیر درستی حرکت می‌کنید یا به تغییر استراتژی نیاز دارید.

برای هریک از معیارهایی که دنبال می‌کنید اهداف ماهانه یا سه‌ماهه در نظر بگیرید (برای مثال، افزایش آگاهی از برند تا ۱۰٪، افزایش تعامل تا ۲۰٪ و...).

تعیین اهداف به شما کمک می‌کند تا روی آنچه مهم‌تر است متمرکز شوید و برای تلاش‌های خود جهت مشخصی داشته باشید. با تعیین اهداف، می‌توانید پیشرفت خود را در طول زمان اندازه‌گیری کنید و ببینید برند شخصی شما چگونه در حال توسعه است.

۲) استفاده از ابزارهای تجزیه‌وتحلیل

برای آسان‌کردن ردیابی معیارهای اندازه‌گیری برند شخصی، ابزارهای آنلاین مختلفی وجود دارد؛ ابزارهایی برای نظارت بر ترافیک سایت، دنبال‌کنندگان شبکه‌های اجتماعی، تعداد مشترکان ایمیل، نرخ تعامل پست‌ها، میزان دسترسی به محتوا و سایر شاخص‌های موفقیت. از جملۀ این ابزارها می‌توان گوگل آنالیتیکس (Google Analytics)، هوت‌سوئیت (Hootsuite) و بافر (Buffer) را نام برد.

سخن آخر

اندازه‌گیری موفقیت برند شخصی، بخش مهمی از ساختن یک برند موفق است که به شما کمک می‌کند تا بفهمید کجای راه را اشتباه رفته‌‌اید و در چه زمینه‌هایی خوب عمل کرده‌اید. اگر برای اندازه‌گیری برند شخصی خود معیارهای درستی داشته باشید، این کار به بهترین نحو انجام خواهد شد.

معیارهای بالا برخی از قدرتمندترین معیارهایی هستند که به شما در ارزیابی عملکرد خود کمک می‌کنند. بنابراین، آن‌ها را امتحان کنید و به یاد داشته باشید که ساختن یک برند شخصی موفق نیازمند استراتژی، تعهد، استمرار و بهبود مداوم است.

و آخرین نکته‌ای که الان می‌توانم به آن اشاره کنم این است که ما پیتزا نیستیم که بتوانیم همه را خوشحال کنیم و قطعاً همیشه یک عده هستند که با ما حال نمی‌کنند؛ درست مثل خود پیتزا که با آن هم همه حال نمی‌کنند. مهم‌ترین معیار برای اندازه‌گیری برند شخصی این است که چقدر خودمان با خودمان ارتباط می‌گیریم. زیادی که بخواهیم از بیرون به خودمان و برندمان نگاه کنیم، یکهو به خودمان می‌آییم و می‌بینیم که شده‌ایم «فالوئرِ فالوئرهایمان» و خب این دیگر برند ما نیست، برندی هست که از ما درست کردند.