لایکهای پست
روزی که بیدار شدم و دیدم تازه متولد شدهام!
تعداد کل لایک ها: ۱۲
«نفرین به خوابِ نیمه دیدن، در عدم؛ نالیدن.»
و شکسته شد جوانی در من...
قبلا یه جایی بود به نام سرزمین عجایب که توش از خودم محافظت میکردم... حالا تا حدی وضعم خوب هست که بتونم پا به دنیای واقعیتها بزارم و حرف بزنم!
در کار کلام
یک غریبه؛ وقتی که ماه آنجا بود و تماشا میکرد. Intp-A |
https://t.me/song_of_night
احساسات او را همچون پروانهای زیر پاهایش له کرده بود .
:):
...
نوشته های کم جان او خیلی زود در ذهن ناپدید میشدند؛ گویی هرگز وجود نداشته اند.
بیا تمام کودکان شهر را بکشیم ،میترسم بعدها دختری عاشق شود!
نویسندگی یه نیروی عجیبی توی خودش داره و همین نیرو بود که منو از زمان خوندن اولین شاهکار ادبیاتیم جذب خودش کرد. میخوام اینجا بنویسم تا این نیرو رو تو خودم پیدا کنم :)