«دنبالهروِ هرکسی نباش، ولی از هرکسی توانستی یاد بگیر!» آدرس سایت: dastandaz.com | ویراستی: Dast_andaz@ | ایمیل: mohsenijalal@yahoo.com
گفتوگوهای پراکنده (۲۹) 🔞
بازشدن چشم و گوش!
ما پنج نفر همهمون دهه شصتی هستیم! بیایید پنج نفری بدون هیچ قضاوتی بگیم کجا برای اولینبار چشم و گوشمون باز شده؟ یا بگیم چه کسانی برای اولینبار چشم و گوشمون رو باز کردند؟
نفر اول: چشم و گوش منو قصاب محلّهمون باز کرد وقتی منو برد پشت یخچال مغازهاش بهام کباب بره بده بخورم!
نفر دوم: من یواشکی رفتم تو باغ مردم میوهی دزدی بخورم ولی اونجا یه پیرمرده که سگ هم داشت چشموگوشم رو حسابی باز کرد!
نفر سوم: من یواشکی رفتم تو پوشههای کامپیوتر عتیقهی داداشم رو بگردم و همون موقع چشموگوشم باز شد!
نفر چهارم: اکبر مداح، یه بار که با موتور از محله رد میشد جلوم ترمز کرد و گفت عمو دوست داری موتور ببری؟ متاسفانه من بیعقل گفتم آره! هیچی دیگه سوارم کرد جلوی خودش و برد چشم و گوشم رو باز کرد!
نفر پنجم: وقتی چهارده سالم بود احمد محمود با کتاب همسایههاش چشم و گوشم رو باز کرد!
کجا میخواهی بروی؟
راننده خودرویی که روی ترمز زده از عابر کنار خیابان میپرسد:
داداش کجا میخوای بری؟
عابر تکیده و خستهای که دست تکان داده به رانندهی خودرویی که برایش نگه داشته است و میپرسد کجا میروی:
آنجا ببر مرا که شرابم نمیبرد!
خدا را شکر!
وقتی بابا مُرد تو پیشاش بودی؟
آره!
چیزی نگفت!
فقط خدا رو شکر میکرد!
برای چی خدا رو شکر میکرد اون خدابیامرز که ما تا یادمونه هیچوقت نه تن سالمی داشت نه زندگی روبهراهی؟!
میگفت خدا رو شکر که تونستم خودم رو نکشم و صبر کنم تا بمیرم!
تا وقتی نمیدانستم!
من تا وقتی قیافهی احسان خواجهامیری رو ندیده بودم و نمیدونستم چه شکلیه، ترانههاش رو گوش میکردم!
منم تا وقتی مظفر سالاری رو ندیده بودم و نمیدونستم یه آخونده داشتم کتاباش رو میخوندم!
چپی یا راست؟
ما نفهمیدیم تو بالاخرل چپی هستی یا راستی؟
مرد حسابی! کدوم چپی کدوم راستی؟ اینا با بازی چپی و راستی یه عمره سر ما رو گرم کردند. شب که میشه چپ و راست دور یه سفر جمع میشن گل میگن و گل میشنون و به ریش مردمی که گول فیلمشون رو میخوردند قاهقاه میخندند!
این مملکت چه جوری درست میشود؟
نفر اول: این مملکت وقتی درست میشود که دست مافیا از اقتصاد کشور کوتاه شود!
نفر دوم: این مملکت وقتی درست میشود که کشور از دست پیرمردها خارج و به دست جوانترها بیفتد!
نفر سوم: این کشور فقط موقعی درست میشود که بشود حوزههای علمیه را مثل معبد آمون کن فیکون کرد و نسل آخوندا رو ریشهکن کرد!
نفر چهارم: این مملکت وقتی درست میشود که ما دست از سر اسرائیل برداریم و اینقدر انگشت تو ماتحت منطقه نکنیم!
نفر پنجم: این مملکت درستشدنی نیست!
ایربگ یا سیکسپک مسئله این است!
صد بار بهات گفتم بیا با هم بریم باشگاه بدنسازی ولی گوش نکردی. داری قوز در میاری!
بیام باشگاه که چی بشه؟
عاقل دخترا دوست دارن به کسی دل بدن که بدناش مثل من داشته باشه، نه یه آدم قوزی شکم گنده!
شوهر دختر خاله بدن شش تیکه داره؟ ندیدی دخترخاله چه جوری عاشقشه؟ اتفاقا هم کچله، هم قوز داره، هم شکماش گندهست!
هههههه!
برای چی میخندی؟
تو داری الان شوهر دختر خاله رو میبینی؟ اون موقع که دختر خاله عاشقاش شده بود، هم مو داشت، هم کمرش صاف بود، هم شکماش شش تیکه بود! اگر نمیدونی بدون سه تا مدال کشوری داره!
داری سر به سرم میذاری؟
سر به سرت میذارم؟ بیا از سید مربی باشگاه ما بپرس که یه زمونی شاگرد شوهر دخترخاله بوده! به ایربگ امروزش نگاه نکن، سیکسپکی داشت که آرنولد نداشت!
پس چرا الان اینجوری شده؟
من چه میدونم! احتمالاً غذاهای چرب دخترخاله و عرق کشمش و جور روزگار و گشادی اینجوریش کرده!
اختلال در خلال!
یادمه بیست سال پیش که دیدمت وقتی دندوناتو خلال میکردی هر چی میاومد سر خلال تف میکردی بیرون!
خدا بیامرزه اون موقع رو. الان یه تکّه گوشت لای دندونام هزار تومن پول خورده!
حُسن ختام: در نوجوانی و جوانی، وقتتان را بیهوده تلف نکنید تا در آینده افسوس این وقتها را نخورید!

مطلبی دیگر از این انتشارات
گفت و گوهای پراکنده(سه)
مطلبی دیگر از این انتشارات
گفتوگوهای پراکنده! (۲۵)
مطلبی دیگر از این انتشارات
گفت و گوهای پراکنده!(هشت)