داستان

Dast Andaz در گفت‌وگوهای پراکنده

۳ ماه پیش - خواندن ۱۰ دقیقه

گفت‌وگوهای پراکنده! (۲۶)

وقتی توی ایران مربی خوب پیدا نشد، رفتند از خارج مربی آوردند. خُب حالا...

Dast Andaz در گفت‌وگوهای پراکنده

۱۰ ماه پیش - خواندن ۷ دقیقه

گفت‌وگوهای پراکنده! (۲۵)

گفت‌وگوهای عجیب و غریب و تلخ و شیرینی که ریشه در واقعیت و خیال دارند.

Dast Andaz در گفت‌وگوهای پراکنده

۱ سال پیش - خواندن ۸ دقیقه

طوفان که بیاید، تو کجا و کنار که ایستاده‌ای؟!

اون کسی که به خودش ایمان داره، می‌تونه یک هرزه‌ کوچولوی دوزاری باشه و...

Dast Andaz در گفت‌وگوهای پراکنده

۲ سال پیش - خواندن ۴ دقیقه

تا حالا این عبارت به گوشت خورده؟ «تجاوز و تعرّض خبری!»

ما بیشتر باید از تجاوز و تعرّض خبری، بترسیم تا از تجاوز و تعرّض جنسی....

Dast Andaz در گفت‌وگوهای پراکنده

۲ سال پیش - خواندن ۶ دقیقه

گفتگوهای پراکنده! (۲۴)

این گفتگو را فقط لیلا بخواند!

Dast Andaz در گفت‌وگوهای پراکنده

۲ سال پیش - خواندن ۴ دقیقه

عاقل‌‎خانه! (یک)

شاید طنز!

Dast Andaz در گفت‌وگوهای پراکنده

۴ سال پیش - خواندن ۴ دقیقه

گفت و گوهای پراکنده! (نوزده)

هیچ مترسکی شبیه گرگ ندیده‌ام!

Dast Andaz در گفت‌وگوهای پراکنده

۵ سال پیش - خواندن ۴ دقیقه

گفت و گوهای پراکنده! (هفده)

دنیا پر از رنج است، با این حال درختانِ گیلاس شکوفه می‌دهند.

Dast Andaz در گفت‌وگوهای پراکنده

۵ سال پیش - خواندن ۳ دقیقه

گفت و گوهای پراکنده! (شانزده)

همه مون از روزی که میایم، داریم می ریم!

Dast Andaz در گفت‌وگوهای پراکنده

۵ سال پیش - خواندن ۴ دقیقه

گفت و گوهای پراکنده!(پانزده)

خدا یه سفره پهن کرده، ولی همه مون نمی تونیم سر این سفره بشینیم!