اگر به دست من افتد، فراق را بکشم...

جناب میرزا صارم، تصدقتان؛ هر نوبت که نایب‌اکبر، حقیر را صدا می‌زند به جهت دریافت مرسوله عزیزتان، شادمانی بی‌حد حاصل می‌شود و بی‌فوت وقت، گوشه‌ی خلوتی می‌جویم و برای دقایقی زندان و زندانبان و هرچه هست فراموش می‌شود؛ اگر به دست من افتد، فراق را بکشم... زندگی زندان یکنواخت است و به نمایشی می‌ماند با یک‌ میزان‌سن و یک پرده؛ با اینحال مکتوبات جناب‌تان و صدالبته چشم‌روشنی‌های بدری‌بانو، مهتاب درخشان شب‌های تار محبس است؛ الساعه که این چند خط را خدمتتان می‌نویسم، بالاپوش بدر‌ی‌بانو را پوشیده‌ام و غم به تمامی رخت بربسته و دیگر هیچ توفیری ندارد که کجا هستم. تا خاطرم هست بی‌زحمت از قول من کربلایی قاسم را سلام مخصوص برسانید و بفرمایید، قدر‌دان‌اش هستم و ایام زندان که به سر آید، جبران زحمات خواهم کرد، انشالله. جوف این نامه، چند تمرین خط است برای مارال که تمنا دارم به دستش برسانید. می‌دانم که همشیره، این چند وقت چقدر به شما زحمت داده است، برادری را در حق ما تمام کرده‌اید.

اما آنچه در پایان نامه مرقوم فرمودید درباره میرزاکوچک‌خان، چند مدت پیش هم اینجا حرفش بود، توصیفاتش را که شنیدم خاطرم آمد که چقدر برایم آشناست و یکی و دو روزی کلنجار رفتم تا به یادم آمد من قبل از این مشارالیه را کجا دیده‌ام، نامش میرزا یونس است، از اهالی گیلان؛ ماجرای دوستی من و ایشان به قبل از واقعه به توپ بستن مجلس شورای ملی باز می‌گردد و بعد از آن که گرفتار حبس شدم، دیگر خبری نداشتم تا روز فتح تهران؛ که شنیدم در فوج گیلان بوده و بعد از آن خبر داشتم که به گیلان بازگشته و دیگر اطلاعی از او ندارم، حفظ الله. الغرض اینکه، اگر خط و خبری از ایشان به دست آمد، کمترین را هم مطلع بفرمایید.

محبسی آنچه زیاد دارد وقت است و گاهی فراموش می‌کند آنها که بیرون‌اند کار و زندگی‌شان توفیر دارد با روزگار محبسیان؛ علی ایحال، دلخوشم به همین چند خط و چشم به‌راه تا کی مکتوب بعدی‌تان مرحمت شود. الغرض؛ چیزهایی شنیده‌ام که تنها برای جنابتان عرض می‌کنم و صد البته تقاضا دارم تا احقاق تنویر، قضیه را به احدالناسی، بالاخص بدری‌بانو و مارال نفرمایید؛ یکی دو روز پیش، نایب‌اکبر مشتلق خاص گرفت به جهت خبری در باب خلاصی حقیر در اسرع وقت، لذا بعید نیست همین چند روز آتیه، آزادی از محبس محقق شود، به امید خدا. تا آن روز سلامت و سعاد‌ت‌تان را از درگاه خدای باری‌تعالی تمنا دارم، به همگی سلام گرم برسانید، به امید دیدار عزیزتان به زودی، انشالله.