نامه صد و بیست و پنج ( برای تویی که قلب منی )

علی جونم ! چند دقیقه دیگه سال تموم میشه و من میخوام یه چیزایی رو تو لحظات آخر این سال مزخرف بهت بگم.

امسال سالی بود برام که یه جاهایی اگه دست خودم بود ، خودمو ول میکردم و میرفتم. ولی تو همون لحظه ها کنارم بودی و نذاشتی پرت شم تو دره ی غم. ولم نکردی!

قربون بودنت برم من

خیلی وقتها با اینکه خودتم غم داشتی ، غم منو هم تحمل کردی و غصه امو خوردی.

کنارم بودی . خودتو رسوندی بهم و محکم بغلم کردی.

حتی خیلی وقتها خنده آوردی رو لبام .

چیزایی بهم گفتی که فهمیدم یکی مثل کوه پشتمه.

خیلی وقتها نذاشتی کم بیارم. نور بودی برام.


علی جونم!

میخوام بهت بگم که یار خوب منی و قدرتو میدونم.

کنارتم تمام قد! پشتم مثل کوه ! دوستت دارم مثل شیرین برای خسرو و عاشقتم مثل مجنون .


علی عزیزم ، یار دور مهربونم ، امیدوارم تو سال جدید دیگه تو نامه هام ننویسم یار دورم . همش باشی ورِ دلم . و من غش کنم از خوشی و خوشبختی.


عاشق روی ماهت ، زریِ تو

بوس 💋