https://im-famet.yek.link یه دانش آموز رشته ی تجربی که نویسندست و علاقه به موزیک داره و عکاسی رو به صورت حرفه ای انجام میده:)
Dont worry darling
بهترم عزیزم
زندگبم لدون تو روی روال میگذره و دقیقا شده مثل همون روز هایی که اشنا نشده بودیم
البته با یک احساس خلا که بهش اضافه شده و الان پنج ماهه که این خلا هست همون قدری که نمیدانستم که دارم از یک هیولا بت میسازم و میپرستم
نبودنت مانند یک خلا و نیستی یک سیاهچاله روحم را کم کم میمکد و سوال هایی که خودشان را نشان ذهنم میدهند و با تمسخر به من میخندند هم امانم را بریده و این که جواب اکثرشان را میدانم بیشتر عذابم میدهد
اگر بخواهم از خلا نبودنت بیشتر بگویم پس بدان گاهی که از دور و بری هایم دلم میگیرد گوشی ام را باز میکنم که به تو پیام بدهم و وقتی که یادم می افتد که نیستی و وقتی دلیل نبودنت به یادم می اید بی مهابا اشک میریزم و بی مبادا فریاد میکشم
ذهنمم که اشفته تر از همیشه چند دقیقه به صدای آن خانم در ترانه ی نرجان از قاف گوش میدهد و چند دقیقه هم به صدای پوتک آهنگ شکست آلبوم کاناشی
گاهی هم با حسرت گذشته به جزئیات تنت می اندیشد و گاهی هم ساکت به صدای مداد چوبی داخل دستم گوش میدهد
الان تنها فرد قابل اعتماد داخل زندگی ام خودمم و به همین دلیل فقط خودم از حال خودم خبر دارم. جلوی همه ماسک میزنم و اگر کسی از دردم پرسید با لبخند برایش میگویم تا از شدت عذابم آگاه شود
الان هر روز صبح بهت صبح بخیر نمیگم بهت پیام نمیدم و بهت زنگ نمیزنم و برای این که شبیه آن دروغی که گفتی باشم تغییر نمیکنم ولی هنوز هم به یادتم و ازت مینویسم
اگر بهم نشون بدی که تمایل داریی تغییر کنی و عوض بشی کنارت هستم و خلاصه اگه بخوام مفهوم کل نوشتم رو بهت بگم اینه که
دوستت دارم
هنوز هم به یادتم
بهت باور دارم
دلتنگتم و با این که پنج ماه از نبودنت میگذرد هنوز هم زخمت تازست
ولی در کل با همش کنار اومدم و الان واقعا بهترم هرچند تنها تر از هر انسانیم که روی زمین هست
مطلبی دیگر از این انتشارات
سیل
مطلبی دیگر از این انتشارات
نامهی سوُم
مطلبی دیگر از این انتشارات
روحی که از بدنم فرار میکرد ...