به تماشای من تویی. شهرساز، تحیلگر داده، عاشق سفال و گیاهان
بیمار روانی مستحق مرگ نیست: به بهانه مرگ دختر آبی
فرد محترمی این پرسش را مطرح کرد که با وجود بیماری روانی دختر آبی، لازم است در مورد خودسوزی او حرف بزنیم؟ او در شرایط غیرعادی دست به انتخابی احمقانه زده پس لازم نیست بیش از حد به او توجه نشان داد. البته باید دید واقعا چه اتفاقی افتاده که کسی حاضر به خودسوزی میشود. به نظرم باید چند مورد جدی بررسی شود.
پدر او جانباز ساکن قم و یک خانواده متدین است که ۸ فرزند دارد. اینها را درگفتوگویی با یک خبرگزاری گفته است. پدر معتقد است که دخترش بدون اطلاع خانواده برای دیدن مسابقه به تهران آمده و اگر اطلاع داشتند اجازه این کار را به او نمیدادند. وی ۲۹ ساله بوده، دو مدرک کارشناسی زبان و کامپیوتر داشته.
پدر وی آنقدر متشرع بوده که مجاز بودن دیدن فوتبال از تلویزیون را برای دختر سوال کرده و چون گفتهاند اشکالی ندارد اجازه داده که دخترش فوتبال را از طریق تلویزیون تماشا کند. با این مقدمات پرسش فوق از اهمیت بیشتری برخوردار است. دختری ۲۹ ساله که مجرد است، دو مدرک کارشناسی دارد (هر دو خوب و کاربردیاند)، ساکن شهر قم و از خانوادهای پرجمعیت، متدین و جانباز است و بیکار هم بوده است.
در خانوادههای مذهبی حتی فکر خودکشی هم قابل تصور نیست؛ خودسوزی این دختر نشان میدهد چه اندازه او از خانواده و باورهای آنها دور بوده است. به نظر میرسد خانواده این دختر نتوانستهاند دخترشان را درک کنند و نیازهای وی را بفهمند. خانوادههای بسیاری از درک حالات و روحیات فرزندانشان عاجز هستند و چه بسا به جای همدردی و همدلی استرس بیشتری تحمیل کنند.
ظرف روح قطره قطره پر میشود؛ عواملی مثل تحقیر، بیکاری، درک نشدن، انزوا و احساس تنهایی آدم را در برابر آسیبهای محیط آسیبپذیر میکند. هر کسی که در این شرایط واقع شود ممکن است دست به عمل جبرانناپذیری بزند. هر کس ظرفیتی دارد. بغل کردن، محبت کردن میتواند تا حد زیادی فشار لحظهای را کم کند. به قول دکتر شیری، هر زنی نیاز دارد مردی بغلش کند و به او بگوید: بس است! این بار روانی را پایین بگذار؛ آرام باش.
فشارهای زندگی هر کسی را میتواند به زانو درآورد، بیمار کند. بیمار روانی فحش نیست و همه بیماریهای روانی منجر به خودکشی نمیشوند. اگر سری به دکتر بزنید احتمالا برخی از اختلالات روانی را شما هم دارید. این جور که میگویند یک سوم تهرانیها دارای اختلالات روانی هستند که نیاز به بستری شدن دارند. بیمارها از جمله بیماران اعصاب و روان حقوقی دارند که باید به آنها احترام گذاشت.
در آخر لطفا با برچسب «فلانی روانیه» به آدمها ظلم نکنید و ظلم بهشان را توجیه نکنید. ظلم در هر حالتی ظلم است؛ وقتی به فردی با مشکلات روانی ستم روا میشود، ظلم بزرگتر و ناانسانیتر.
مطالب بیشتر را در انتشارات مهارتهای زندگی بخوانید. حتی تحصیلکردهها و آدمهای جاافتاده هم نیاز دارند بخوانند و یاد بگیرند تا بهتر ارتباط بگیرند.
اگر با بیماریهای جسمی مثل بیماریهای روحی-روانی برخورد میشد.
با تشکر از حورا وکیلی.
مطلبی دیگر از این انتشارات
بپر، برای زنده ماندن بپر!
مطلبی دیگر از این انتشارات
مادر را ببین دختر را بگیر: تاملی بر تاثیر پنهان مادر در زندگی دختر
مطلبی دیگر از این انتشارات
خودکشی و دیگر هیچ: ریشهها