معرفی کتاب| هفت کتاب از هر علاقه‌ای

از آنجایی که به نظر می‌رسد دوستان تمایلی به مطالعه کتاب‌هایی که معرفی کرده‌ام ندارند و یا به دلیل ساده‌تر، علاقه مطالعاتی آنها با علایق من همسو نیست تصمیم گرفتم کتاب‌هایی که اخیرا مطالعه کرده‌ام در یک پست قرار دهم. این کتاب‌ها دامنه وسیعی داشته است و بعید می‌دانم کسی باشد که حداقل یک کتاب مورد علاقه‌اش نباشد. پس لطفا مطلب را اول تا انتها یک دور مطالعه کنید تا حداقل تمام کتاب‌ها را دیده باشید.


خشونت، اسلاوی ژیژک:


شاید بتوان گفت مقوله خشونت یکی از مهم‌ترین مباحثی است که در دوران مدرن و خصوصا هزاره جدید مطرح شده است. به راستی ریشه انقلاب‌های خشونت آمیز، ظهور تفکرات افراطی مانند داعش، اتفاقاتی مانند غارت نیواورلئان پس از طوفان کاترینا چیست؟ چرا در عصری که تصور می‌شد دیگر جنگ‌ها به پایان رسیده است، هنوز هم چنین اتفاقاتی در جهان رخ می‌دهد؟

اسلاوی ژیژک سعی کرده است به مقوله خشونت از پنج زاویه بنگرد.

اول خشونت یاری طلب. در واقع خشونت به تنهایی منجر به خشونت نخواهد شد. ژیژک معتقد است خشونت دو نوع دارد اول خشونت کنشگرانه و دوم خشونت کنش‌پذیرانه. خشونت کنش‌پذیرانه آن نوع خشونتی است که تنها به مدد حضور در نوع خاصی از اجتماع به ما تحمیل می‌شود. حضور در یک جامعه نژادپرست ما را به خودی خود یک نژادپرست خواهد کرد.
دوم از همسایه‌ات چونان خودت بترس. در این فصل ژیژک به دنبال آن است که ببیند چگونه در جوامع غربی افراد حتی از همسایه‌های خود نیز می‌ترسند؟ یک استدلال جالبی که ژیژک مطرح می‌کند آن است که در سنت مسیحیت که معتقد است تمام ابنا بشر با یکدیگر برادرند در واقع در دل خود این گزاره عدم برادری مستتر است. حال آنکه تساهل یهودیانی که به چنین گزاره‌ای اعتقاد ندارند بسیار بیشتر از مسیحیت است. به چه صورت؟ در واقع مسیحیان با این کار نوعی استحاله را در فرهنگ هم خود و هم «دیگری» ایجاد کرده‌اند که در نهایت به نوعی از خود بیگانگی در افراد دامن می‌زند.
سوم موجی خونین بلند شده است. در این فصل به تبیین مفهوم شناسی خود خشونت پرداخته شده است. ژیژک معتقد است خشونت‌های حومه پاریس یا نیواورلئان حاوی پیام نبودند بلکه خودشان پیام بودند. پیامی از یک قشر آسیب دیده و حذف شده که در نهایت این پیام در خشونت نمایان شد.
چهارم تساهل چونان مقوله‌ای ایدئولوژیک. در این فصل نیز ژیژک به نقل تساهل لیبرالی می‌پردازد. وی معتقد است اتفاقا تساهل لیبرالی نه تنها باعث کاهش خشونت نمی‌شود بلکه خود یکی از دلایل ایجاد خشونت است. همچنین در این فصل به تناقض‌های موجود در مفهوم تساهل لیبرالی می‌پردازد.
پنجم خشونت خدایگانی. خشونتی خارج از برنامه که معنای خود را از بی‌معنایی می‌گیرد. هنگامی که حضرت ایوب (ع) دچار بلاهای متعددی شد عده‌ای سعی کردند وی را متقاعد کنند که این بلاها دلیلی دارد. اما ایوب می‌دانست که دلیل این بلاها در بی دلیلی نهفته است. گاهی نیز خشونت مردم صرفا از عدم دلیل بر می‌آید برای فهم دقیق آن خشونت باید به یک تصویر کلان‌تر رجوع کرد که ممکن است در آن زمان در دسترس ما نباشد.




نامه به کودکی که هرگز زاده نشد، اوریانا فالاچی:


نامه به کودکی که هرگز زاده نشد به نوعی مانیفستی است که در آن تمام تفکرات در زمینه سقط جنین را بیان می‌کند و خوب قاعدتا نویسنده به عنوان یک زن غربی در نهایت سقط جنین را توجیه می‌کند.

اسم کتاب بسیار هوشمندانه انتخاب شده است. ما پیش از شروع کتاب می‌دانیم که این کودک خواهد مرد و احتمالا با عصبانیت شروع به خواندن کتاب می‌کنیم. اما با مادری روبرو می‌شویم که به هر ترتیب می‌خواهد فرزندش را حفظ کند و اتفاقا برای توجیه تصمیم خود همان استدلال‌هایی را اقامه می‌کند که مخالفین سقط جنین از آن استفاده می‌کنند.

اما هر چقدر که کتاب جلوتر می‌رود توجه ما از کودک به سمت مادر جلب می‌شود. به تدریج به جای اینکه کودک در مرکز توجهات قرار گیرد، به مادر فکر می‌کنیم و آن دو کلمه مهم. آزادی و انتخاب.

این حرف درست است که باید به مادر آزادی داد و به او حق انتخاب داد. اما در واقع متولد شدن فرزند یک اتفاق تصادفی نیست. این چیزی است که متاسفانه در بین استدلال بسیاری از افرادی که موافق سقط جنین هستند گم می‌شود. در واقع دو فرد عملی را مرتکب شدند که نتیجه چنین شده است. در این بین تنها کودک است که قربانی می‌شود.

شاید بتوان گفت این تغییر سوژه از فرزند به مادر هوشمندانه‌ترین کاری باشد که یک طرفدار سقط جنین می‌تواند انجام دهد. تمرکز را از موجودی نامختار که تمام زندگی‌اش وابسته به مادرش است برداریم و به زن (و البته مردی) مختار بدهیم که به جای پذیرش اشتباهشان سعی در پاک کردن صورت مساله دارند.

در پایان کتاب، کودک به زبان می‌آید و به مادر می‌گوید از کرده خود پشیمان نباشد. همین امر کتاب را به کتابی قابل توصیه به زنانی که سقط جنین کرده‌اند و از این کرده خود پشیمان‌اند، کرده است. زنانی که از افسردگی ناشی از سقط جنین رنج می‌برند.

نظرشخصی من این است که سقط جنین به هر ترتیبی و با هر توجیهی اشتباه است. شاید باورتان نشود ولی اگر مادر بعضی افراد معروف موفق به سقط جنین می‌شدند امروز ما بتهوون، کریستیانو رونالدو و بسیاری دیگر از نوابغ را نداشتیم.

نسخه صوتی این کتاب:
https://taaghche.com/book/22432/%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%87%D8%B1%DA%AF%D8%B2-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%86%D8%B4%D8%AF




لیبرالیسم و منتقدان آن، مایکل سندل:


شاید بتوان گفت نظریه عدالت جان رالز یکی از مهم‌ترین نظریات متاخر از لیبرالیسم هست و البته کتاب لیبرالیسم و منتقدان آن (که در ویرایش دوم به لیبرالیسم و محدودیت‌های عدالت تغییر نام داد) یکی از مهم‌ترین نقدها بر نظریه عدالت رالز است. در واقع اگرچه رالز قصد داشت لیبرالیسم را دوباره نجات دهد اما به نظر می‌رسد در این مسیر چندان موفق نبوده است.

یکی از ایده‌های خلاقانه‌ای که رالز مطرح می‌کند ایده حجاب نادانی است. این ایده می‌گوید که قانونگذار پیش از آنکه قانون بگذارد باید در حجابی از جهل به سر ببرد و هیچ اطلاعی از وضعیت زندگی، وضعیت مالی، جنسیت و... نداشته باشد. در این صورت قانونی که وی تصویب می‌کند قطعا عادلانه است. سندل این ایده را به چالش می‌کشد و می‌گوید چنین تعریفی تنها با انکار این امر مشترک قابل استفاده است که مفاهیم و ارزش ها از هویت ما جدایی ناپذیر هستند.

همچنین رالز معتقد است نقش دولت عدالت اجتماعی است. وی می‌گوید اگرچه نابرابری اجتماعی عضو جدایی ناپذیر هر سیستم اجتماعی است اما چالش ثابت تمام دولت‌ها این است که مزیت‌هایی به فقیر‌ترین و کم برخوردارترین اقشار جامعه کمک کند.

سندل این موضع را نیز به چالش می‌کشد. وی می‌گوید نظریه عدالت رالز دید بسیار محدودی به طبیعت انسان و خود انسان دارد. سندل می‌گوید که نظریه رالز افراد را از جوامعی که در آن رشد کرده‌اند جدا می‌داند. وی می‌گوید دولت باید علاوه‌بر اینکه به نیازها جهان شمول افراد دقت کند، باید بر هدف آنها در زندگی باتوجه به محیط اجتماعی آنها نیز دقت کند.

در پایان کتاب نیز سندل نوع جدیدی از ساختار اجتماعی را مطرح می‌کند. به نظر سندل هم سیستم نیمه متمرکز لیبرالیسم و هم سیستم شورایی شوروی ساختارهای ناقصی از عدالت و آزادی را مطرح می‌کنند. تمرکز وی عمدتا بر سیستم شورایی هست که در زمان لنین برچیده شد. این سیستم مطمئنا نمی‌توانست برای مدت زیادی ادامه پیدا کند چرا که نظام برنامه ریزی متمرکز حزب بلشویک برای کارایی بیشتر الزاما مجبور بود هرگونه آزادی را از افراد بگیرد. از نظر سندل بهترین سیستم اجتماعی آن است که کشور مانند هرم هایی اداره شود که هرکدام نه به وسیله نوک هرم که به وسیله قاعده هرم مدیریت شوند.

میخواستم مطلب مفصلتری بنویسم اما این کار مستلزم آن هست که کتاب‌های رالز را خوانده باشم از این رو بحث اساسی‌تر را به زمانی دیگر موکول می‌کنم.




بخت پریشان، جان گرین:


اگر فیلم بخت پریشان رو دیده باشید دیگه لازم نیست این کتاب رو مطالعه کنید. در واقع به دو دلیل شروع به خوندن این کتاب کردم اول اینکه ببینم آیا تفاوتی با فیلم داره (که به شدت ناامید شدم) و دوم اینکه دوباره بعد از مدت‌ها یک کتاب از ژانر نوجوان بخونم. کاری که توصیه می‌کنم همه بکنید. کتاب‌های ژانر نوجوان به خوبی می‌تونه خلاقیت شما رو سرحال نگه‌داره.

داستان در مورد دو نوجوان سرطانیه که عاشق همدیگه میشن. البته توی فیلم این دوتا نوجوون سرطانی هر دوتا بالای ۲۵ سال سن داشتن در حالی که توی کتاب ۱۶-۱۷ ساله بودن. ولی خوب چه فرقی میکنه؟

برگردیم سراغ کتاب. کتاب واقعا اونقدرا هم بی همه‌چیز نیست. در مورد زیبایی‌های کتاب به نظرم واقعا توصیفاتی که توی کتاب انجام می‌شد خیلی قشنگ‌تر از فیلم بود. همینطور جزئیات کتاب واقعا بهتر و پخته‌تر از فیلم بود. از طرفی از نظر فرم واقعا فرم کتاب رو بیشتر از فیلم دوست داشتم. رابطه هزل و گاوس عمیق‌تر و پخته‌تر از فیلم بود و البته که در فیلم اون روح نوجوانانه رعایت نشده بود. چیزی که به خوبی و زیبایی توی کتاب می‌دیدیم.

در یک کلام میشه گفت اگرچه فیلم واقعا یک فیلم کلیشه‌ای بود اما کتاب به نظر من نبود. به نظر فیلم بیشتر در مورد رابطه دو نوجوان عاشق بود که درگیر سرطان هستن اما کتاب در مورد مواجهه با مرگ بود. فیلم به شدت روی احساسات خواننده تمرکز کرده بود. اما واقعا با خوندن کتاب احساساتی نشدم (در حالی که زمان دیدن فیلم خصوصا زمانی که ایزاک متنش روی در قسمت مسیح به معنی واقعی کلمه میخوند حسابی اخساساتی شدم)

کتاب اگرچه همچنان یک کتاب احساسی بود (به هرحال درام هست) اما واقعا به دنبال این نبود که به هر طریقی ما رو احساساتی کنه. به دنبال این بود که به فکر فرو بریم و برای لحظه‌ای خودمون رو جای شخصیت‌ها بذاریم.

به مرگ فکر کنیم و باز هم به مرگ فکر کنیم. اینکه اگر میدونستیم قراره بمیریم چیکار میکردیم. اخرین آرزومون چی بود؟

نکته جالب توجه در کتاب نادانی بود. اره نادانی واقعا نعمته. این که نمیدونیم کی قراره بمیریم نعمتی هست که خدا به ما داده. در واقع این نادانی باعث شده که ما حرکت کنیم. اگر میدونستیم که قراره فردا یا یک هفته دیگه بمیریم احتمالا هیچ کار نمیکردیم. اما همین نادانی ما رو به حرکت وامیداره. هزل هم همینطور بود. هزل در ابتدا میدونست کی قراره بمیره برای همین چسبیده بود به تختش و چندان تحرکی از خودش نشون نمیداد. اما وقتی گاوس اومد و این نادانی رو بهش هدیه داد به حرکت وا داشته شد.

نادانی جای دیگه ای از داستان هم خودش رو نشون میده. جایی که هزل کیلومترها راه رو طی میکنه تا با کسی روبرو بشه که فکر میکنه مرد رویاهاشه. در واقع هزل نمی‌خواست با چنین فردی روبرو بشه بلکه می‌خواست با اونچه که در ذهن خودش ساخته بود روبرو بشه. در واقعا به گفته هگل...

بیخیال چرا یک کتاب نوجوانانه رو اینقدر فلسفیش کنیم؟

من به شخصه از خود کتاب بیشتر از فیلم خوشم اومد.

دانلود نسخه صوتی این کتاب:
https://taaghche.com/book/33411/%D9%86%D8%AD%D8%B3%DB%8C-%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%AE%D8%AA-%D9%85%D8%A7




اقتصاد نابهنجاری‌های پنهان اجتماعی، استیون لویت:


داده‌ها تغییر بسیار زیادی در زندگی ما ایجاد کرده‌اند. تا جایی که عده‌ای معتقد هستند در عصر انفجار داده‌ها دیگر نیازی به تئوری‌پردازی نیست. داده‌ها همه‌چیز را به ما می‌گویند. این حرف تا حدود زیادی درست است اما همچنان برای تفسیر این داده‌ها نیاز به تئوری‌پردازی داریم.

در این میان استیون لویت، بهترین استفاده را از این ترکیب کرده است.

لویت با سوالات عجیب و البته کاربردی خود سعی می‌کند رابطه علت و معلولی خاصی میان داده‌ها پیدا کند که در اینجا تعدادی از سوالات و نتایجی را که استیون به آنها می‌رسد را می‌آورم.


آیا مشاور املاک در حال دزدی از شما است؟ در میان انواع دزدی‌ها، دزدی‌های یقه سفید از همه دیرتر تشخیص داده می‌شود و شاید هرگز هم مشخص نشود. اقای لویت در کتاب نشان می‌دهد که یک مشاور املاک به طور متوسط خانه‌ها را ۱۰ هزار دلار (معادل ۲۳۰ میلیون تومان) ارزانتر به فروش می‌رساند. دلیل این اتفاق واضح است چراکه درآمدی که برای فروش خانه به میزان ۱۰ هزار دلار گران‌تر برای وی دارد تنها ۱۵۰ دلار است که چندان انگیزه‌ای ایجاد نمی‌کند. هرچند نمی‌توان این موضوع را واقعا یک دزدی دانست اما چیزی که مشخص است این است که مشاوران املاک چندان در کار خود صادق نیستند (که البته احتمالا تصدیق خواهید کرد)


پدر و مادرها تا چه حد در موفقیت فرزندشان نقش دارند؟ این موضوع یکی از جذاب‌ترین موضوعاتی بود که در کتاب با آن موجه شدم. همه می‌خواهند بهترین کیفیت آموزشی، بهترین مدارس، بهترین امکانات را برای فرزندشان فراهم کنند حتی بعضی پدر و مادرها تلاش می‌کنند تا با گذاشتن اسامی خاص و الهام‌بخش به فرزندانشان کمک کنند تا در آینده موفق شوند. اما نویسنده کتاب با توجه به داده‌ها به این نتیجه می‌رسد که آنچه پدر و مادرها انجام می‌دهند تاثیر زیادی در موفقیت فرزند ندارد بلکه آنچه که هستند موثر است. اینکه پدر و مادر به محله‌ای بهتر نقل مکان کنند تاثیری ندارد اما اینکه پدر و مادر خود موفق و ثروتمند باشند موثر است. اینکه پدر و مادر هرروز برای فرزندشان کتاب بخوانند تاثیر چندانی در رشد وی ندارد اما اینکه در خانه کتابخانه‌ای پر از کتاب وجود داشته باشد در پیشرفت فرزند موثر است. البته این بدان معنا نیست که پدر و مادرها از فردا شروع به خرید کتاب کنند. داشتن کتابخانه بزرگ به این معنا است که پدر و مادر پیشتر اهل کتاب خواندن بوده‌اند و این اهلیت به فرزند نیز منتقل شده‌ است.

چگونه قوانین ضد سقط جنین یک دیکتاتور را نابود کرد؟ چائوشسکو دیکتاتور رومانی یک روز اعلام کرد که سقط جنین ممنوع است. حدود بیست تا سی سال بعد همان نوزادان که وی اجازه سقط آنها را نداده بود چائوشسکو را کشتند. کودکانی که از خانواده‌های فقیر متولد شده بودند هنگامی که به سن کار رسیدند و دولت نتوانست برای آنها کار مناسبی مهیا کند، به خیابان‌ها ریخته و دیکتاتور رومانی را سرنگون کردند. در حقیقت قانون خود چائوشسکو به ضرر خودش تمام شد. البته این بدان معنا نیست که هر حکومتی برای بقا باید سقط جنین را آزاد اعلام کند. اما قطعا به آن معنا است که رشد جمعیت بدون رشد اقتصاد می‌توان تبعات سهمگینی برای کشور داشته باشد.

کتاب نسبتا کوچک است و موضوعاتی که بررسی می‌کند شش تا هفت مورد بیشتر نیست اما می‌تواند دید بازی در مورد روابط علت و معلولی، نحوه دقیق بررسی مسائل و استفاده درست از داده‌ها و از آن مهم‌تر تفسیر آن را به شما می‌دهد.




همه ما سهمی از زمین هستیم، رئیس سیاتل:


این کتاب اگرچه کوچک اما به شدت عالی و خواندنی هست. نامه ای از رئیس سیاتل رئیس قبیله سرخپوستها در سال 1855 به رئیس جمهور وقت امریکا جوزف پیرس که از آنها (سرخپوست‌ها) خواسته بود زمین‌های‌شان را به امریکایی ها بفروشد. این نامه بسیار قشنگ، ادبی و احساسی نوشته شده و پیش بینی هایی که کرده است دقیقا اتفاق افتاده. این کتاب به ما یادآوری میکند که چطور در حال نابودی طبیعت به بهای پیشرفت موهوم خودمان هستیم. بیشتر نمیگویم فقط قسمت هایی از کتاب را می‌آورم:

رئیس قبیله ی بزرگ در واشنگتن خبری فرستاد که آرزوی خرید سرزمین ما را دارد! رئیس قبیله ی بزرگ ، حرف‌هایی هم از دوستی و نیت های خوب برای ما زده است! این لطف اوست ، چرا که ما می دانیم او نیازی به دوستی با ما ندارد. اما ما تقاضای او را اندیشه خواهیم کرد. زیرا می دانیم اگر سرزمینمان را نفروشیم ، شاید مرد سپید با سلاح هایش بیاید و از ما سرزمینمان را بگیرد.
ولی چگونه می شود آسمان را ، گرمای زمین را خرید یا به فروش رساند؟
تصور این امر برای ما بیگانه است. اگر ما تازگی هوا و یا زلالی آب ها را صاحب نباشیم ، چگونه می توانیم آن ها را به نرخی به فروش برسانیم؟ با این همه ما تصمیم خود را خواهیم گرفت و آن چه را که رئیس ” سیاتله ” می گوید رئیس بزرگ در واشنگتن می تواند به آن اعتماد کند.
آن چنان سخت و آهنین که برادر سپید به تکرار فصول باور دارد.
کلمات من چونان ستارگانی هستند که هرگز غروب نخواهند کرد هر قسمت این سرزمین برای خلق من مقدس است. هر درخشندگی و برق برگ های کاج هر ساحل ماسه ای هر مه در جنگل های تاریک هر روشنی زمزمه ی کوچک ترین حشرات در اندیشه و تجربیات خلق من مقدس است. هر شیره ای که در در درختی شکل می گیرد، حامل خاطرات مرد سرخ است. مرده های مرد سپید ، سرزمین زادگاهشان را فراموش کرده اند. هنگامی که می میرند ، در زیر ستارگان تجزیه می شوند.
اما مردگان ما این زمین با شکوه را فراموش نخواهند کرد.
زیرا که زمین برای مرد سرخ ، مادری است.
و ما تمامی سهمی از او و او تمامی سهمی از ماست. خوشبو ترین گل ها ، خواهران ما هستند. آهو ، اسب ، عقاب بزرگ ، برادرانمان. بلند ترین قله ها زیبا ترین بیشه ها گرمای بدن اسب های کوچک و گرمای بدن انسان ها همه و همه به خانواده ای بزرگ تعلق دارند





چه باید کرد، مارسل گشه، آلن بدیو:


چه باید کرد؟ سوالی که به نظر می‌رسد ذهن بسیاری از افراد (خصوصا مخالفان نظم کنونی جهانی) را درگیر خود کرده است. به نظر می‌رسد همه می‌دانند جهان به شیوه کنونی نمی‌تواند ادامه داشته باشد اما کسی نمی‌داند چه باید کرد. هیچکس نمی‌تواند شیوه‌ای عملی برای برون رفت از این بحران ارائه کند.

کتاب‌هایی به چنین نام را لئو تولستوی، نویسنده روس طرفدار آنارشیست، ولادیمیر لنین، انقلابی روس، نوام چامسکی، آنارشیست آمریکایی و حتی علی شریعتی نگاشته‌اند. احتمالا سیاهه کتاب‌هایی به این نام بیش از این است. اما کتابی که در اینجا قصد معرفی آن را دارم در واقع مناظره‌ای میان مارسل گوشه (گُشه) و آلن بدیو است. دو فیلسوفی که روند فلسفیدن خود را از کمونیست آغاز کردند اما در ادامه به دو راه نسبتا متضاد رسیدند. همان دو راهی معروف ریفورم یا ریوولوشن، اصلاح یا انقلاب. آلن بدیو (همانطور که می‌دانیم) راه انقلاب را در پیش گرفته است. وی مدام به کشورهایی که در آنها انسانیت انسان‌ها چندان ارزش ندارد (از کره جنوبی، چین، تایوان و سنگاپور گرفته تا هند، بنگلادش، مالزی، تا آقریقا) سفر می‌کند تا به مردم بفهماند در چه دنیایی زندگی می‌کنند. در ایران تقریبا همه به خوبی بدیو را می‌شناسند چرا که تقریبا تمام کتاب‌های وی به فارسی ترجمه شده است. اما مارسل گوشه (احتمالا به خاطر دیدگاه خاصش به دین) چندان شناخته شده نیست.

در کتاب چه باید کرد، می‌بینیم که چگونه طرفین با طرح پرسش‌هایی به دنبال تبیین چگونگی نظر خود برای پیشبرد اهداف از پیش تعیین شده در راستای اصلاح/انقلاب علیه نظم کنونی جهان هستند. در واقع نتیجه اساسی این است که جهان به شیوه کنونی نمی‌تواند ادامه پیدا کند اما این که چه اتفاقی در حین و پس از دوره گذار رخ دهد مساله اصلی است.

این مجموعه مناظره به نظر من یکی از بهترین نمونه‌های یک مناظره خوب و مفید است. اگرچه خواندن یک مناظره مانند دیدن آن نیست اما باز هم می‌بینیم که طرفین تنها به طرح مواضع خود اکتفا نکردند. از طرفی مناقشات کودکانه که اکثرا در این مناظرات می‌بینیم پیش نیامد. کتاب برای کسانی که به نظریات اقتصادی سیاسی علاقه مندند و می‌خواهند بعضی نظرات را در این راستا به تفصیل بشنوند کتاب مفیدی است.




به زودی در مورد مسابقه اطلاع‌رسانی می‌کنم آماده باشید.

https://virgool.io/pluscriticism/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AA%D9%86%D8%AA-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D9%81%D9%87%D9%88%D9%85-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D8%B9%D9%86%DB%8C-i88dly6cd1kn
https://virgool.io/MePlusBook/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AC%D9%86%D8%B3-%D8%B6%D8%B9%DB%8C%D9%81-%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%81%D8%B3%D8%AA-%D8%B6%D8%B9%DB%8C%D9%81-xhipgcsuxssz